سلام به همگی ...
سوالی که من دارم نمیدونم چقدر آدم باهاش درگیرن یا چند تا آدم اصلا درکش نمیکنن و واسشون نا مفهومه !!!
من تو یه خونواده مذهبی با یه بافت سنتی با وضعیت مالی نسبتا خوب و سطح فرهنگی قابل قبول بزرگ شدم که با لحاظ یه سری شرایط ما حصلش شدم منی که الان 27 سالمه و تو زمینه تحصیلی آدم به نسبت موفقی بودم و امسال فوق لیسانس یکی از رشته های مهندسی رو میگیرم و خدا رو شکر از نظر سطح آداب و مسایل اجتماعی تو گروهی بودم که خودم پیشقدم خیلی برنامه ها و فعالیت های گروهی بودم و حالا به خاطر یه سری توانایی هایی که خدا بهم داده تو هیچ زمینه ای آدم منفعلی نبودم و همیشه تو نگاه بقیه هم آدم موفقی بودم
اما مشکل من ...
طبیعتا آدمایی که یکم سر زبون دارن و زیادی وول میخورن و حرف میزنن ، عاشق آدمایی تو نگاه خودشون خاص میشن که شاید یکی از مشخصه هاشون همون شر و شور بودن با کلی زبونه که به هر حال بچشونم چی اعجوبه ای در بیاد خدا داند !
اما شروع مشکلم میشه همینجا ، جایی که تو خونواده ی ما بنا به سبک و بافت افراد شاید ملاک اصلی به متین بودن و سنگین بودن و چادری بودن و خیلی از این بودنای دیگه محدود میشه و کل دغدغه میشه گرفتن مجلسی آرام بدون موسیقی که مورد تایید حضرت باری تعالی قرار بگیره ، و دیگه گم میشه خیلی از اخلاقیات و قشنگیایی که من اعاده درک کردنشو دارم چون واقعا با این تعصب نمیشه اثبات کرد به والله مسلمونی و نجابت فقط اینا نیست !
از یه طرفم منم آدمی نیستم که مثه بعضیا خونوادمو بتونم بذارم کنار و وارد یه دنیای جدید بشم چون آدمی که الان هستم ماحصل همون نوع تربیت و همون محدودیتای خاصیه که وجود داشته ، از طرفیم نمیخوام همسر آیندم شور و نشاطش تو خونواده من کمرنگ بشه و لبخند رو لباش محکوم به بسته شدن بشه !
طرف آخرم میشم خودم ، منی که بودن آدمایی که تو زندگیم اومدن و رفتن ، آدمایی با بیشترین آزادی که بودن من تعدیل شده ، تازه واشون مجموعه ای از محدودیتا بوده ولی قشنگترین لحظه هارو با هم داشتیم ولی آخرش محکوم به جدایی بودیم بخاطر تضادای بزرگ فرهنگی که واقعا حل نمیشدن و ما حصلش فقط حسرت بوده ...
من آدم نسبتا مقیدیم ، نماز ، روزه ، اهمیت پوشش همسرم جلو نا محرم ، داشتن یه سری خط قرمزا تو زندگیم و خیلی چیزای دیگه ولی دوس دارم خیلی از آزادیای حلال دیگه رو تو زندگیم داشته باشم و واقعا مثلا واسم چادر ملاک نیست یا خیلی جزییات دیگه که شاید واسه خونواده مذهبی اصل قرار بگیره ، شاید یه ازدواج سنتی واقعا اونقد واسه من ترس آوره که تو فامیلی که همه زود ازدواج میکنن تا الان صبر کردم ولی دیگه به نظرم گذر زمان خیلی از قشنگیا رو کم میکنه و دیگه این دست دست کردن رو درست نمیدونم
نمدونم چقدرشو فهمیدین ولی همین ...
میگن شاهنامه آخرش خوشه ، خدا کنه این هزار و یک شب زندگی منم تهش خوشگل بشه ...
یا حق
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۹۷۱ بازدید توسط ۱۶۰۷ نفر
- دوشنبه ۴ آبان ۹۴ - ۲۲:۳۸