با سلام

میخواستم در رابطه با یک مورد خواستگاری نظر دوستان سایت رو بپرسم ممنون میشم نظراتتون رو محترمانه بگید.

مشخصات ظاهری آقا در یک نگاه: 36 ساله. اهل نماز و روزه. همقدیم. لیسانس مکانیک. کار در کارخانه خصوصی. حدود 10  سال سابقه کار . 6 سال سابقه بیمه. خیلی ازشون اخلاقی تعریف کردن ما هم گفتیم بیان صحبت کنیم.

مشخصات خودم: حدود 30 . معتقد. قیافه و ظاهر خوب. موجه. فوق لیسانس. شاغل

جلسه اول اومدن منزل و یک ساعت صحبت کردیم ملاک هاشون مهربانی اخلاق و گفتن ظاهر برام مهمه و همینطور اعتقاداته ولی سوالی درباره اعتقادات نپرسیدن و اصلا صحبتی دربارش نشد فقط مسائل کاری و اخلاقی بررسی شد.

فهمیدم اهل کار هستن ولی از کارشون که ساعتش طولانی و روزهای تعطیل هم سر کار میرن ناراحتن و قصد تغییر شغل رو دارن و گفتند دنبال کار بهتری هستند.

حتی ممکنه کار غیر رشته شون رو هم قبول کنن در صورتی که شرایطش خوب باشه. از اینکه روی ظاهر مانور دادن خوشم نیومد و اینکه یک برادرشون طلاق گرفتند به شدت احساس میکردم روشون تاثیر منفی گذاشته و توی صحبت به ویژگی های اخلاقی اشاره میکردن که موقع صحبت حس میکردم دارن درباره عروس سابقشون میگن و اونو مد نظر دارن که اینطور میگن مثلا این که پرخاشگر یا عصبی نباشه همسرم صبور باشه و خیلی ارام و اینکه بیشتر کلامشون حول این مسله ارامش بود.

من خیلی نپسندیدم و خیلی هم جز کارشون دلیل محکمه پسندی ندیدم که خانواده رو راضی کنم به نه گفتم و با اصرار خانواده جلسه دو قرارش گذاشته شد.

صبح بهشون اطلاع دادیم که عصر دو نفری بریم یه کافه ای صحبت کنیم و ایشونم قبول کردن و عصر اومدن منتها با لباس کار و من حس خوبی نداشتم ولی دوست نداشتم ناراحتشون کنم به روی خودم نیاوردم. البته خودشون معذب بودن که خیلی اراسته نبودن مثل جلسه یک و خسته بعد ساعت کاری اومدن.

چند ساعت صحبت کردیم و توی طول صحبتمون من کاملا اگاه بودم که ایشون همه چیز رو اکی فرض کردن و هر سوالی میپرسم طوری جواب میدن که انگار میخوان در جهت راضی کردن من باشه. و این منو نگران میکرد که انگار تصمیمشون رو گرفتن..

تصمیم گرفتم بپرسم مذهبی هستید یا نه؟ و ایشونم گفتن واجبات انجام میدن.. و نماز اول وقت.. گفتم پس چرا اصلا توی صحبت هاتون نیست.؟ گفتن با دیدن شما پیش فرضم بود که رعایت میکنید و نپرسیدم.. که برای من عجیب بود.. چه طور شخصی که نماز اول وقت میخونه تو کلامش خدا و دین جایگاهی نداره.. قانع نشدم.. ولی بیشتر که صحبت کردیم اعتقادات مذهبی شون با من مشابهه و هماهنگ بود.

هدفی که روش تمرکز داشتن از نظر مالی خرید مسکن بود که ظاهرا دغدغه مهمی بود براشون که گفتند حاضرید کمی قناعت بشه که پس انداز کنم؟ منم گفتم اهل قناعت نیستم و معمولا به خودم سخت نمیگیرم ولی ایشون انگار خیلی متوجه نشدن حرفمو  یا چون نظرشون مثبت بود چیزی نگفتن ولی در کلامشون این مسله پر رنگ بود که پس انداز کردم و ماشین خریدم یا زمین خریدم و الان میخوام برای مسکن اقدام جدی کنم ( من خونه خریدن برام دغدغه نیست مهمم نیست ولی نمیخواستم روی من حساب کنند برای همین چیزی نگفتم البته ایشونم حرفی از درامد زن نزدن و وقتی من پرسیدم انگار پیش فرضشون این بوده که درامد زن هم خرج منزل میشه)

خیلی روی مهربانی و احساسی بودن سوال میپرسیدن و براشون مهم بود. از نظر فرهنگی متفاوت ( اگه بد تلقی نمیکنین پایین تر بود ) و از نظر خونوادگی هم همینطور . کلا حس تسلط داشتم و هر چی نگاه میکردم حس بالا بودن ایشون یا اون حس افتخار رو کنارشون نداشتم ولی خب نکته بدی هم نمیدیدم که خیلی بخوام روش زوم کنم. ایشون در خلال صحبت هم رفتاری هم کلامی ابراز علاقه داشتن و مسئله اعتقادات مذهبی شون منو مردد میکنه به نه گفتن.

نظر کاربران محترم رو ممنون میشم بدونم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)