سلام
یه پسر سی ساله هستم ، فوق لیسانس یه رشته مهندسی، وضعم هم بد نیست ، ماشین دارم درآمد دارم خانه پدرم هم یک واحد خالی داره که باد توش میره ، یه خواهر کوچکتر از خودم دارم که ازدواج نکرده .
مسئله اصلی من اینجاست که مادرم حاضر نیست برام بره خواستگاری ، بارها افرادی را معرفی کردم یا اقوام کسانی را به من یا پدرم معرفی کرده اند اما همیشه با بهانه گیری های مادرم حتی یکبار هم جلسه رسمی خواستگاری انجام نشده، چند وقت پیش با یه دختری صحبت کردم پدرش هم منو دید ولی وقتی مادرم موضوع را فهمید زنگ زد به خونشون و نمیدونم چی بهشون گفت که قضیه را کنسل کردن .
موضوعی که خیلی منو ناراحت کرده اینه که اخیرا فهمیدم زمانی که دانشجو بوده ام یکی از اقوام با مادرم صحبت کرده و دختر خودش رو پیشنهاد داده و مادرم نه تنها اونها را رد کرده تا امروز هم نذاشته من از قضیه بو ببرم .
مساله من اون دختری که با هزار خجالت از پدر و مادرش خواسته خودشون را سنگ روی یخ کنند و به مادر من پیشنهاد بدن نیست ، چون اون الان ازدواج کرده
مسئله من سایه سنگین مادریست که دلش نمیخواهد پسرش به هیچ دختری علاقه داشته باشد و یا بفهمد دختری به او علاقه دارد.
نمیدونم چه جوری میتونم ازدواج کنم و بدتر نمیدونم مادرم با همسر آینده م چکار خواهد کرد ؟ این را هم بگم پدرم اصلا توی این موضوعات وارد نمیشه و هیچ امیدی برای حل موضوع بهش ندارم
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← ازدواج و مسائل درک نشدگان (۱۰۲ مطلب مشابه)
- ۱۹۷۴ بازدید توسط ۱۴۸۳ نفر
- چهارشنبه ۳۰ خرداد ۹۷ - ۲۰:۴۱