سلام،

من دختری هستم که تا حدود 22 سالگی هیــــــــــــــچ چیزی در مورد ازدواج و ... نمی دونستم ! و در عوض تمام این نیرو و غریزه جوانی رو تو درس و کار استفاده می کردم و واقعاً دوران طلایی داشتم

در دانشگاه که متوجه این مسایل شدم احساساتم مثل آتشفشان شروع به فوران کرد!

و خدا رو شکر چون از نظر عقلی پخته بودم تونستم خودم رو کنترل کنم و هیچ دوستی یا رابطه ای نداشتم. الان درسم در مقطع ارشد تو بهترین دانشگاه ها تموم شده و قبل از ورود به دکترا  کمی هم وارد بازار کار شدم و برای کار پیدا کردن مشکلی ندارم

به تازگی وارد بحث ازدواج شدم و خواستگاری های سنتی دارم اما  خیلی از این مراعات ها برام عادت شده و هنوزم با آقایون تا ضرورتی نباشه هم صحبت نمی شوم و به پسرها نگاه نمی کنم، حتی جلسه اول خواستگاری هم فراموش می کنم یک نگاه بیاندازم و از حرف زدن با نامحرم صورتم قرمز می شه :(

البته تا اونجایی که پست های بقیه رو خوندم فکر می کنم من خیلی عقب موندم و الان دهه هفتادی ها بچه دار هم شدن اونوقت من هنوز اینطوریم!!!

خلاصه مطمئنم که سرد نیستم چون از وقتی چشم و گوشم به این مسایل باز شده، اقوام و اطرافیان رو می فهمم که زندگی زناشویی موفقی دارند سید ها هم گفته می شه از این نظر گرم هستند و از نظر مزاجی صد در صد ویژگی گرم و تر دارم و یک دلیل دیگه که به نظرم برای گرم بودن وجود داره این هست که تو سن کم ( 10 سالگی ) بالغ شدم در صورتی که هیچ اطلاعی از این مسایل نداشتم و بلوغ زود هنگام منتفی هست. البته نمی دونم تا چه حد می تونه معیار باشه؟

اما مشکلی که دارم اینه که چون من تو سن پایین تر هیچ اطلاعاتی نداشتم این مسایل برام درونی نشده و شاید به نظرتون خنده دار بیاد مثلاً نمی دونستم چرا شب نباید تماس های حتی کاری آقایون رو جواب بدم و به خاطر کار زیاد و تری طبع شب وقتی وارد تخت خواب می شوم از خستگی بیهوش می شم و اصلاً نمی تونم تصور کنم که چطور همه زن و شوهر ها قبل از خواب با هم خلوت می کنند البته تا اونجایی که فهمیدم حتماً بعد از خلوت باید استراحت کرد ولی برای خودم تصورشم سخته که در زمانی که خیلی خستم عشقولانه باشم!

حالا هم خیلی نگرانم که وافعاً بعد از ازدواج این مسئله چی می شه؟ و چون در موقعیت ازدواج هستم چطور این مسئله رو با خواستگارهام در میون بزارم؟ اصلاً لازم هست این مسئله رو بگم؟

و مورد دیگه اینکه از بچگی سحرخیز بودم یعنی 5 صبح بیدارم و هیچ وقت هم حتی برای درس شب بیدار نموندم ولی صبح خیلی راحت بلند می شم و از همیشه سرحال ترم ولی اکثر همسن و سال های من ترجیح می دهند شب دیر بخوابند و صبح دیر از خواب پا شن حتی خواهرم خودم بعضی وقت ها بعد از نماز صبح می خوابید و من به اون شب بخیر می گفتم اون به من صبح بخیر !!!


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)