حدود یک سال پیش یک پسر برای من ادای پسرای عاشق را در اورد و منم عاشقش شدم او اصلا با من فرق می کرد من مذهبی و او بی بند و بار
بعد یک مدت دیگه فهمیدم او داره من را مسخره خودش می کنه و دیگه تمومش کردم تازگیا دارم فکر می کنم که این فکرم تو سرش بوده که با من رابطه جنسی هم برقرار کنه یعنی من را گول بزنه و به خودش ثابت کنه که همه دخترا کثیفند
دچار افسردگی شدیدی شده بودم همش فکر می کردم زشتم و یک کارای کردم که کاملا پوستم خراب شد و حالا به قیافه گذشتم حسرت میخورم :-(
حالا از این حرفا بگذرم تا همین چند وقت پیش دو تا خواستگار داشتم که اصلا نگذاشتم بیاند خونه و با مکافات ردشون کردم اخه من هنوز عاشق اونم ولی می دونم که او الان اصلا من را یادش نیست فقط هر از باری برای این که رو لب دوست دخترش خنده بشونه یاد من می افتد و من را مسخره می کنه
مشکل الان من اینه که هر پسری که می خواد بیاد طرف من فکر می کنم می خواد من را مسخره کنه و مثل او من را سر کار بگذاره الان من باید چی کار کنم؟؟؟؟؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۳۰۶ بازدید توسط ۹۹۶ نفر
- دوشنبه ۷ مهر ۹۳ - ۲۲:۳۹