سلام
من سنم خیلی کم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدن از اون به بعد همراه مادرم بودم . چند وقت بعدش هم مادرم ازدواج کرد و از ناپدریم هم خواهر و برادر دارم .
حالا یه خواستگار دارم که فکر میکنه من دختر ناپدریم هستم و کلا فامیلی منو نمیدونه و اصلا از طلاق والدین من اطلاعی نداره . اصرار دارن بیان خواستگاری ، من نمیدونم چه کار کنم ؟
بهشون چی بگم ؟ فعلا گفتم صبر کنن ، حالا مشکل اینه که من بذارم خواستگار که اومدن تو جلسه معارفه که خودمو معرفی میکنم بهشون بگم ؟ یا وقتی زنگ زدن پشت تلفن بهشون بگم ؟
یه چیز هم که هست دلم نمیخواد اگه پسرشون باب میلم نبود از قضیه طلاق باخبر بشن، تو چند تا سایت گشتم نوشته بود اخر جلسه بگید ولی من مشکل من اینه چطور خودمو معرفی کنم ؟ میشه فامیلیمو نگم بذارم اخرش که حرفا زدیم بهش بگم ؟ اینجوری فکر نمیکنن من میخوام گولشون بزنم؟
با تشکر
من سنم خیلی کم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدن از اون به بعد همراه مادرم بودم . چند وقت بعدش هم مادرم ازدواج کرد و از ناپدریم هم خواهر و برادر دارم .
حالا یه خواستگار دارم که فکر میکنه من دختر ناپدریم هستم و کلا فامیلی منو نمیدونه و اصلا از طلاق والدین من اطلاعی نداره . اصرار دارن بیان خواستگاری ، من نمیدونم چه کار کنم ؟
بهشون چی بگم ؟ فعلا گفتم صبر کنن ، حالا مشکل اینه که من بذارم خواستگار که اومدن تو جلسه معارفه که خودمو معرفی میکنم بهشون بگم ؟ یا وقتی زنگ زدن پشت تلفن بهشون بگم ؟
یه چیز هم که هست دلم نمیخواد اگه پسرشون باب میلم نبود از قضیه طلاق باخبر بشن، تو چند تا سایت گشتم نوشته بود اخر جلسه بگید ولی من مشکل من اینه چطور خودمو معرفی کنم ؟ میشه فامیلیمو نگم بذارم اخرش که حرفا زدیم بهش بگم ؟ اینجوری فکر نمیکنن من میخوام گولشون بزنم؟
با تشکر
← به خواستگارم بگم که ... (۴۰ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان طلاق (۲۵ مطلب مشابه)
- ۵۴۹۸ بازدید توسط ۳۶۲۲ نفر
- پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۶ - ۲۱:۱۵