سلام
من یه دختر ۲۹ ساله هستم. قبل از کرونا کلاس زبان میرفتم حدوداً یکسال و نیم از کلاس میگذشت که یهو کرونا شد و مجازی ادامه دادیم.
تقریباً تو ماههای اولیه احساس کردم که از استادمون خوشم میاد، شاید به نظر کلیشهای باشه ولی واقعاً داستان فرق داره و اونقدر عمقی و ریشهای هست که داره داغونم می کنه، ایشون یه تیپ و چهره بسیار معمولی دارن و چهره افسانهای و شاخصی ندارن و تا اونجایی که از ظاهرشون پیداست وضعیت مالی متوسطی دارن مثل خانواده خودم (ایشون اینقدر ساده زیست هست که توی همون یکسال و نیم من ندیدم غیر از همون یک دست لباس همیشگی چیز دیگهای بپوشن، یه تیشرت مشکی ساده و شلوار جین، همیشه همین شکلی بودن) ولی به شدت اهل کتاب و مطالعه هستن و شخصیت آرومی دارن.
اون زمان که من از ایشون خوشم اومد و در واقع عاشق شدم، حدوداً ۲۵ سالم بود، همه ش با خودم میگفتم به خاطر سن و سالم هست که این حس رو پیدا کردم و زود گذره ولی زود گذر نبود متاسفانه.
من همون زمان پیج اینستای ایشون رو دنبال کردم و ایشون هم متقابلاً دنبال کردن (دنبال کردن شون از روی شناخت بود چون پیج من به نام خودم هست) پیج ایشون فقط درباره فیلم و کتاب هست و اصلاً از خودشون عکس و محتوایی نمیذارن که این برام خیلی جالب و قابل احترامه چون اهل شو آف نیستن.
الان تقریباً ۴ سال از این موضوع میگذره. من دیگه کلاس زبان نمیرم چون به اتمام رسید ولی هنوز هم عاشق ایشون هستم.
سن شون فکر میکنم ۳۵ یا ۳۶ باشه. خیلی با خودم کلنجار میرم که فراموش کنم ولی نمیتونم. دیگه توی سنی هم نیستم که بگم هورمون هست یا جوگیر شدم. واقعاً داغون شدم نمی دونم چی کار کنم.
از طرفی هم تا وقتی که عشق و علاقه ایشون توی قلبم هست نمیتونم به ازدواج با شخص دیگه فکر کنم چون یقیناً گناه به حساب میاد اینکه ازدواج کنم ولی هنوز فکرم درگیر شخص دیگه ای باشه
لطفاً کمکم کنید. به امید اینکه خدا کمک حال همه مون باشه.
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← عشق یک طرفه (۴۴ مطلب مشابه)
- ۱۵۶۰ بازدید توسط ۱۱۹۷ نفر
- شنبه ۱۲ فروردين ۰۲ - ۲۱:۴۶