کمتر از یک سال میشد که با اقایی وارد رابطه شدم.
وقتی این اقا به من
پیشنهاد دوستی داد من قبول نکردم و انقدر خواهش و التماس و ابراز عشق که با
اکراه قبول کردم.کمتر از یک ماه شده بود که به من پیشنهاد ازدواج داد.منم
چون تحت تاثیر عشقش کهه به من می ورزبد قرار گرفتم و دیدم کسی اینهمه
عاشقانه هر ثانیه دورم می چرخه و ظاهر خوبی هم داره و اخلاقشم خوب بود قبول
کردم.
تا اینکه نزدیک یک سال ما یک رابطه ی سراسر عاشقانه رو پیش گرفتیم.تا
اینکه من ازش خواستم حالا که میگه ما مال همیمم و من تصمیمم جدیه اقدام
کنه .که او خیلی مخافت کرد که هنوز مگه چند سالمونه..انقدر عجله
داری...بزار من شرایط درست کنم بعد.اما با اصرار من با خونواده مطرح کرد و
بعد چند روز که خیلی هم از من عصبانی بو اومد و گفت که نظر شون اینه که
هنوز زوده و ما با زیر یک سال به شناخت خوبی نرسسدیم و همس می گفت که تو
عجولی بزار من شرایطو درست کنم.البته خیلی اصرار به موندنم نکرد بر خلاف
اینکه میخواست با من دوست شه هر کاری کرد تا من اوکی بدم.خلاصه اخر سرم یه
جورایی یگفت تو نخواستی تو مارو بازی دادی و .... که حس عذاب وجدان بهم
بده....اما من دیگه رابطرو جوری قطع کردم و از خودم فقط شماره خونه گذاشتم
که اگه خواست اقدام رسمی کنه...که البته دیگه اون هم بیخیال شد....حالا می
خوام نظر دوستان گلم رو بدونم که ایا واقعن اگه 4-5 سال میموندم و به رابطه
عاشقانمون ادامه میدادم ممکن بود جدی شه یا اینکه عجله کردم که گذاشتمش تو
فشار....ممنون میشم راهنامیی کنین؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۳۲۷ بازدید توسط ۱۷۷۴ نفر
- چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۹۳ - ۱۳:۳۹