سلام به همه
من یه پسر 36 ساله و مجردم. داشتم پست های این وبلاگ رو میخوندم بعضی هاش راجع به موضوع خ.ا بود از یه سری هاش متاثر شدم از این همه نا امیدی یا احساس خودکشی که دیدم گفته بودن بیشتر حرفم به کسانی هست که دچار نا امیدی و یاس و خیلی افکار منفی دیگه میشن همه اون دختر و پسرای جوونی مثه خودمون که گرفتارن و در آخر یه سوال مهم چرا بعضی ها فکر میکنن رها شدن آسونه؟ یا اینکه چرا بعضی ها البته منظورم کاربران فهمیده اینجا نیست کسانی که خودشون احتمالا سردن و جوون های این جوری رو محکوم یا سرزنش میکنن ؟
من یه پسر 36 ساله و مجردم. داشتم پست های این وبلاگ رو میخوندم بعضی هاش راجع به موضوع خ.ا بود از یه سری هاش متاثر شدم از این همه نا امیدی یا احساس خودکشی که دیدم گفته بودن بیشتر حرفم به کسانی هست که دچار نا امیدی و یاس و خیلی افکار منفی دیگه میشن همه اون دختر و پسرای جوونی مثه خودمون که گرفتارن و در آخر یه سوال مهم چرا بعضی ها فکر میکنن رها شدن آسونه؟ یا اینکه چرا بعضی ها البته منظورم کاربران فهمیده اینجا نیست کسانی که خودشون احتمالا سردن و جوون های این جوری رو محکوم یا سرزنش میکنن ؟
تجربه
خودمو میگم امیدوارم به درد دختر و پسرایی بخوره که با اون احساسات منفی
درگیرن. از 14-15 سالگی خیلی اتفاقی دچار خ.ا شدم اوایل نمیدونستم چی هست، چه
برسه به اینکه بفهمم گناهه ، هیچی نمی دونستم به شدت گرم بودم و هستم و
این کار برام لذت بخش بود کم کم فهمیدم چی به چیه یهو دیدم شده 18-19 سالمه و
گرفتار شدم هیچ وقت دوست دختر نداشتم .
خلاء عاطفی زجر جداگانه داشت اما فکر
میکردم خلاء جنسیم این جوری پر میشه حداقل اما اشتباه بود دیدم خیلی دختر و
پسرا همین جا گفتن 100 بار توبه کردیم منم همین طور 1000 بار توبه کردم
خیلی گریه میکردم ، بارها التماس کردم خدایا نجاتم بده حتی تصمیم گرفتم
وقتی 19 سالم بود عضو جنسی خودمو قطع کنم و بندازم دور تا حدی هم نه کامل
اینکار رو کردم واقعااا نمیتونستم دست آخر هم کارم به دکتر و بخیه
کشید فشار روحی شدیدی داشتم هر بارم بعد گناه میشد عذاب وجدان شدید و گریه
حتی خودم رو میزدم و کاملا دور شدن خدا رو حس میکردم .
البته نه درست تر بگم
دور شدن خودم از خداوند اما اینو بولد مینویسم واسه اونایی که میگن خدا
دوستمون نداره ما رو نمیبخشه ما گناه کاریم و... تو تمام این مدت بعد از اینکه پشیمون میشدم حالم بد میشد دوری خدا رو حس میکردم اما بعدش آروم آروم حس میکردم برگشته پیشم دوباره
و صد باره و هزار باره بهم فرصت داد از این بابتم شرمنده شم همیشه اما خدا
خداست بنده خودش رو دوست داره ما هستیم که ضعف داریم اما واقعا آسون نبود
مخصوصا واسه جوونایی که خیلی گرمن هی توبه کنی دوباره بری بعضی وقتا تا دو
ماه هم دووم می آوردم نگاه به دختری نمیکردم سعی میکردم فکر نکنم خیال نکنم
پورن نبینم .
حتی یه بار بخاطر فشار زیاد یخ گذاشتم روی عضوم خیلی آروم
میشدم اما شیطون که دست بردار نیس یهو نمیدونم چی میشد که وا میدادم روز از
نو روزی از نو اما تسلیم نشدم نا امید نشدم و میدونم موفق میشم .
دوستای گلم
فکر نکنم دختر یا پسر جوونی به اندازه من آسیب روحی روانی یا جسمی دیده
باشه 20 سال درگیر بودن کم نیست اما فکر میکنم الان بیشتر از یک ماهه که
سمتش نرفتم شبا ذکر لا حول و لا قوه الا بااله العلی العظیم میخونم خودمو درمان میکنم نیروی جوونی و تغذیه سالم خیلی چیزا رو بهبود میده ورزش میکنم بدنسازی میرم هرگز هم از خدا نا امید نشدم
با وجود اینکه روح و جسمم خسته و رنج دیده است من خوب میفهم وقتی دختر یا
پسری میگه سخته نمیشه فقط نمی فهمم بعضی ها چطور میگن کاری که نداره!
اما
باور کنید این میل مثه شعله آتیشه اگه بادش نزنیم حرارتش آزار زیادی نمیده
با خدا هم دوست باشید نا امید نباشید نا امیدی تیر خلاص شیطانه وقتی گریه
میکنید که خودم خیلی کردم بدونید دست خدا اون لحظه داره اشکاتون رو پاک
میکنه.
راه حل هم فکر کنم ازدواجه البته نه فقط برای ارضای جنسی. خودم دوست
دارم ازدواج کنم اما فعلا شرایط خوبی ندارم پسر تن پروری نبودم درس خوندم
دانشگاه رفتم کار کردم اما خب شرایطم جور نیست هنوز که بتونم ازدواج کنم
در آخر هم نفهمیدم چرا بعضی ها فکر میکنن رها شدن آسونه؟ در صورتی که میدونم نیست اما میشه.امیدوارم خدا به همه مون کمک کنه .
ببخشید طولانی شد.
← ترک خودارضایی (۱۲۷ مطلب مشابه)
- ۳۷۷۴ بازدید توسط ۳۰۱۴ نفر
- پنجشنبه ۱ شهریور ۹۷ - ۱۵:۴۳