سلام به همگی

من یه دختر ۲۰ و خورده ای ساله‌م، چندین ساله دانشجو هستم، تو شهری با فاصله زیاد از شهر خودم. 

منم مثل خیلی از افراد هم سن و سالم نیازهایی دارم که بعضی هاش طبیعت سنم هست:

نیاز به دوست داشته شدن، عشق ورزیدن، به یه همدم و همراه، به یه نفر که حمایتت کنه و زمانی که انگیزه نداری فول شارژت کنه، نیاز به آرامش خاطر بودن کسی و ...

ولی متاسفانه هم اکنون شرایط ازدواج رو ندارم و اهل روابط دوستانه نیستم. 

وقتی تو خونه خودمون هستم این نیازها رو کمتر تو خودم حس می‌کنم، با وجود مشکلات زیادی که تو خونه هست ولی خب این رد و بدل شدن نیازها کمابیش وجود داره و در حد متعادل نگه داشتن من کفایت می کنه. 

اما وقتی تو خوابگاه هستم تمام تمرکز و اندیشه و ذهنم درگیر برطرف کردن نیازهام میشه. یه خلاء ای تو وجودم هست که انگار هیج جوره پر نمیشه.

خصوصاً یه دختر فوق العاده لمسی هستم که با بغل کردن آدم‌هایی که دوست شون دارم احساس آرامش می‌گیرم ولی از این نعمت محرومم. به خدا خیلی سخته تحمل این شرایط

بدی این حالت اینه نه میشه درست درس خوند و پیشرفت کرد نه اینکه به اصطلاح جوونی می‌کنی و عشق و حال! 

چند ساله دارم مقابله می‌کنم با احساسات و نیازهام ولی به جای اینکه کمتر بشه روز به روز داره بیشتر میشه. 

مطمئنم هستن افرادی که شرایط‌شون مثل من هست و تونستن از پس خودشون بر بیان. ازتون می خوام کمکم کنید که چی کار کنم فعلاً نیازهام رو بذارم تو یه صندوقچه تا تو یه زمان مناسب برای اهلش باز کنم؟.

من همسر آینده‌م رو هنوز ندیده خیلی دوست دارم نمی خوام کاری کنم که فردا روزی شرمنده‌شون باشم. ای کاش یه گزینه داشتیم که وقتی شرایط واسه ازدواج مهیا نیست اون رو خاموش می‌کردیم و با خیال راحت به بقیه جنبه‌های زندگی‌مون توجه می‌کردیم.



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
نیاز عاطفی دختران (۲۲ مطلب مشابه) درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)