سلام

من دختری هستم 26 ساله که از دوران دبیرستان دوستان زیادی نداشتم. البته دوستانی داشتم ولی صمیمی نه . با یکی دو نفر صمیمی بودم که یکیشون از محل ما رفت. من موندم و این دوستم که خیلی با هم صمیمی هستیم یعنی بودیم .

چون من خواهر ندارم مثل خواهر بودیم. همیشه پیش هم بودیم . بعد که برادرم خواست ازدواج کنه ما همین دوستم رو واسش گرفتیم که خب عامل ازدواجشون هم من بودم . ولی مشکل این بود بعد عقد خیلی باهام بد شده نمیدونم چرا ؟

برادرم خیلی خوبه و دعواش میکنه ولی نمیدونم چرا اینجوری شد . اصلا مثل غریبه ها شده . کل خانوادمونو خسته کرده برادرم هم زیاد خوشحال نیست ناراحته .

خیلی ناراحتم چون تنها دوست خوبی که داشتم از دست دادم. خودمم مقصر میدونم یه کم . بگید چیکار کنم بتونم روش تاثیر بذزارم و حل بشه و اساسا بدونم مشکل چیه ؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)