سلام به همه عزیزان

من یک دختر 25 ساله ام با تحصیلات بالا . مادر نامزدم الان چندسالیه که بازنشسته شدن . نامزدم گاهی درد و دل می کنه که مامانش زیاد میخوابه و برنامه نداره واسه زندگی ، حتی می دونم بیشتر وقتا خونشون غذای فریز شده میخورن و مادرشون 2-3 روز یکبار آشپزی میکنن .

خوشبختانه من تو امور منزل کدبانو و باحوصله ام و نامزدم همیشه میگه دست پختت حتی از مامانم هم خوشمزه تره . هر از گاهی که براش غذا درست می کنم کلی سلیقه به خرج میدم و کیک درست می کنم و... خیلی خوشش میاد . اما مشکلم اینه که اصلا آدم سحرخیزی نیستم . البته آدم پرخوابی هم نیستم اما شبا معمولا 2-3 میخوابم و 10-11 بیدار میشم . مگه اینکه مجبور باشم بخاطر کار یا دانشگاه زود بیدار شم ، که بازم شبش دیر میخوابم و صبحش خسته ام . میدونم که دیر خوابیدن چقدر روی سلامتی تاثیر بد داره اما بازم نمیتونم . هرگز زودتر از ساعت 12 نخوابیدم حتی اگه از خستگی در حال بیهوشی باشم! حتی نماز صبحمم اکثرا قضا میشه :( . خیلی از این وضع ناراحتم .

نامزدم فانتزی می بافه برا آینده مون مثلا میگه دوست دارم با اذان صبح بیدار شیم ، بعد ورزش کنیم ، برم نون داغ بگیرم صبونه بخوریم و... خیلی دلم واسش میسوزه طفلک . من خودم عاشق اینم که مثل خانومای کدبانو بعداز ازدواج صبح زود واسه همسر صبحونه خوشگل و خوشمزه درست کنم و بفرستمش سرکار . اما خیلی نگرانم میترسم نتونم اینکارو کنم و مثل خانومای تنبل تا لنگ ظهر بخوابم . تصورشم حالمو بد میکنه .

نمی خوام مثل مادرشوهرم بشم و همسرم رو نا امید کنم ... میترسم زورمو بزنم فقط ماه های اول بخاطر همسرم زود پا شم و با گذشت زمان کم کم بیخیال شم و دوباره به روال قبل برگردم . خواهش میکنم کمکم کنید . شماها چطوری سحرخیز شدید؟ چیکار کردید؟ منی که اندازه یک عمر اینجوری بودم الان چقدر باید مداومت کنم تا عادت کنم تا آخر عمر سحرخیز باشم؟
سپاسگزارم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)