با عرض سلام و ادب خدمت همه ی دوستان گرامی
یکی از موضوعاتی که ذهن ها رو به خودش درگیر کرده دوستی اجتماعیه ، من میخواستم یه خاطره تلخ رو در مورد این قضیه واستون تعریف کنم شاید تجربه و راهکاری بشه واسه افرادی که نسبت به این قضیه دید و تصمیم روشنی ندارن .
البته توجه داشته باشید روی بحث من با دوستانیه که دنبال رعایت کردن اخلاق و دوری از روابط خارج از عرف و نامشروع هستند . وگرنه اون افراد که این چیزا واسشون مهم نیست و اصلا واسشون فرقی نداره .
راستش من از سن نوجوانی مخالف کلمه دوست اجتماعی بودم چون و به نظرم چیز درستی نبود تا اینکه کم کم ناخواسته درگیر یک سری از این دوستی ها شدم که به نظر خودم دوستیه ساده و بی منظوری بود ، ولی خیلی مواقع با توجه به تغییر رفتار و گفتاری که در طرف مقابل میدیدم کم کم با وارد شدن به سن ۱۹ الی ۲۰ سالگی متوجه شدم که واقعا چیزی به اسم دوستی اجتماعی بین مونث و مذکر واقعا خطرناک و توجیه ناپذیره .
مهمترین داستانی که واسه من پیش اومد این بود که من تقریبا بنا به درخواست شوهر خانمی از آشناها که می خواست به مسافرت خارج از کشور بره مسئولیت مواظبت از خانومشون که یه ۷ سالی از من بزرگتر بود و بچه کوچیکی داشت رو به عهده گرفتم .
چون شوهر این خانوم با توجه به زیبایی زیاد همسرشون خیلی حساسیت زیادی به رفت و آمد و تنها جایی نرفتن همسرشون داشتن . این آقا اعتماد و اعتقادی که به من داشت خیلی خواهش کرد که حواست باشه تا من بیام بعد از یه مدت که من ایشون رو واسه خرید و یه سری کارهایه بیرون از منزلشون میبردم احساس کردم رفتار و گفتارش با من عوض شده ولی لعنت فرستادم به شیطون و واقعا من اون به چشم خواهری و شاید چون ناموس آشنا و دوست و امانت بود حساسیت بیشتر میدیدم .
کلا این داستان یه دو هفته ای طول کشید روز به روز نگاه های اون خانوم بیشتر سنگینی میکرد و بیشتر رفتاراش منو آزار میداد ، از یه طرف هم شرایطی نبود که بخوام کاری بکنم که برخورد بشه . فقط منم هر روز رفتارم سنگین تر از دیروز میکردم واقعا سخت بود یه شب به بهونه ی این که بچه مریض ساعت ۳ شب من و به خونش کشوند وقتی رفتم دیدم بچه مریض نیست از رفتارش متوجه شدم چرا گفته بیام بخدا یه لحظه که حواسش نبود بدون اینکه چیزی بگم جوری فرار کردم که فقط یادمه پله های راه پله رو ۵ تا یکی میپریدم .
تا اینکه وقتی شوهر بنده خداش برگشت باز هم شروع کرد به تماس گرفتن اینکه تو رو خدا بعضی وقتا بیا بریم بیرون من دلم تنگ میشه و غیره ، من باز هم گذاشتم به حساب اینکه حالا اینم یه دوستیه اجتماعیه خودم زدم به بی خیالی گفتم یه علاقه پاکه با اینکه ته دلم از رفتاراش میگفت اینجوری نیست .
حتی غیرتم اجازه نمیداد در مورد رفتارا و حرکات منفیش فکر بد کنم ،خودم رو گول میزدم هنوز راضی نبودم قبول کنم این آدم مشکل داره که دوستیه اجتماعیه اینا ، باز هم وقتی خونه ما می اومدن با همسرش تا یه لحظه واسه چند ثانیه فرصت گیر میاورد خواهش میکرد با هم بریم بیرون وقتی که دیگه اصراراش فایده نداشت یه روز که منو دید گفت نیتش رو علنی کرد که واقعا همه جوره به من علاقه مند شده می گفت بدون تونمیتونم زندگی کنم شب و روز فکرم تویی و ... واقعا چند لحظه خشکم زده بود مات و مبهوت شده بودم بهش گفتم اگه یه زن غریبه بودی و شوهرت آشنای ما نبود جوری میزدم تو گوشت که خون بالا بیاری و واقعا هم خیلی دوست داشتم یکی محکم بزنم تو گوشش تا عمر داره یادش نره .
بعد اون جریان به مامانم گفتم جریان و دیگه ، کلا راشون ندادیم و خیلی بی سر و صدا رابطه رو قطع کردیم . خدا تو اون سن پر شور و حرارت به من واقعا رحم کرد . ولی خیلی تاثیر بدی داشت کلا سه ماه اعصابم خراب بود که کاشکی اصلا این مسئولیت رو قبول نمیکردم . باور کنید حتی اینقدر ناراحت شدم گفتم کاشکی اصلا از مادر زاییده نمیشدم واقعا دنیای کثیفیه همش افکارم یه مدت همین بود .
خواهشم اینه بخدا اگه دین روی روابط و زن و مرد نا محرم حساس هست به خاطر اینه که حریم ها حفظ بشه ارتباط ها نزدیک نشه بخاطر همین چیزاست خیلی باید مواظب بود خیلی داستان ها از یه دوستی یا روابط ساده شروع میشه .
فکر نکنید این همه بدبختی که به بار میاد همه از اول دنبالش بودن یا اهلش بودن خطر از اون چیزی که فکر میکنیم به ما نزدیکتره آخرش نمیدونم مشکل از شوهر اون خانوم بود از خودش بود یا من اشتباهی کردم ولی هر چی که بود اصلا چیز خوبی نبود .
دختر خانوما حساس ترن خیلی موقع ها دیدم که با یه حرف زدن ساده وابسته میشن آسیب میبینن و کلا ممکنه مسیر زندگیشون عوض بشه .
دوست عزیز شما از طرف خودت هم اطمینان کامل داشته باشی که دوستیت پاکه ،۵۰ درصد هم طرف مقابله ممکنه اون رو علاقه مند و به خطر بندازی .
امیدوارم این تجربه تلخ من بتونه تو تصمیم گیری های حداقل بعضی از دوستان در مورد ارتباط و حرف زدن حتی معمولی با نا محرم کمک کنه .
← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه) ← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ← دوستی با جنس مخالف (۱۳۰ مطلب مشابه)
- ۳۶۵۸ بازدید توسط ۲۳۶۲ نفر
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶ - ۱۸:۳۵