یه پست قبل تر از این گذاشته بودم که توش خودم رو معرفی کردم و دلیل اومدنم به این سایت ولی خب اون پستم تایید نشد... بگذریم این پست دومم هست که خواستم براتون به طور فلسفی و با زبون کتابی یخورده درباره مشکلات بین جنس مؤنث و مذکرمون توضیح بدم...
ا_ پسر لاشی جذاب ترند
ا_ دخترهایی با تیپ سوسکی جذاب ترند
ا_ دخترها برای رابطه موقت میرن سراغ پسرهای لاشی ولی برای ازدواج دوباره بر می گردن بغل پسرهای پاکدامن
ا_ پسرها همه عالم رو می چرخند ولی موقع زن گرفتن بر می گردن سراغ زن پاکدامن
ا_ دخترها لاشی پسرهای ساده رو خرد خاکشیر می کنن
ا_ پسرهای لاشی دخترهای ساده رو خرد خاکشیر می کنن
اینها چند مورد کوچک از سس حقیقتهای تلخ جنسی جامعه اسلامی ماست...
ولی خب چطور میشه که این داستان ها شروع میشه؟
شروع داستان بر می گرده به....
دخترها برای جلب نظر جنس مخالف خودشون تلاش زیادی می کنن و این تلاش شون باعث میشه تا روز به روز تعدد و کیفیت و تنوع لوازم آرایشی کثریت پیدا کنه و زیاد بشه و همچنین در کنار لوازم آرایشی تنوع و کیفیت پوشاک زنان هم دستخوش تغییر میشه زنان به مرور زمان در رقابت با یکدیگر سعی می کنن تا لباس جذاب تری بپوشند ولیکن این وسط جنس مؤنث ما به انحراف کشیده میشه .
زنها با این ذهنیت و تجربه که مردان نسبت به لباسها و پوشاک سوسکی زنها حساسیت بیشتر بخرج میدن شروع می کنن به پوشیدن لباسهایی که سوسکی تر و بدن نماتر باشند... به مرور زمان اکثر زنهای جامعه جذاب میشوند و میل جنسی در وجود مردان آن جامعه به خاطر پوشش سوسکی زنان گسترش فراوانی میابد... مردان برای رفع نیاز جنسی به سراغ رابطه موقت یا ازدواج زود هنگام میروند امّا در این راه پیچیدگیهای زیادی اتفاق میافتد...
اینکه زنان میل کمی به رابطه موقت دارند و حتی در رابطه موقت به سختی به نیاز جنسی برانگیخته شده در جنس مخالف پاسخ میدهند... اینکه زنان چه برای رابطه موقت و چه برای ازدواج سراغ مردان با شرایط بهتر میروند... اینکه زنان در ازدواج زود هنگام حتی بعد از ازدواج هنوز به دنبال گزینش بهتر هستند و در این راه از شوهر خود تقاضاهای سرسام آوری میکنند....
و این گونه میشود که مردان متوجه میشوند که پول و ثروت یک چیز با ارزش برای جنس مؤنث برای تسکین خاطر از آینده میباشد... همچنین مردان متوجه میشوند که زنان مردان زیادی را برای دوستی و رابطه اختیار میکنند و از بین آن مردها بهترین گزینه را برای ازدواج و رابطه گرم و طولانی گزینش میکنند...
جنس مذکر به مرور زمان متوجه میشوند که زنان نیز همچون کالاهایی هستند که برای خودشان قیمت میگذارند و ارزش خودشان را با طلا و سکه و پول قبل از ازدواج تایین میکنند مثلاً از 1 سکه طلا گرفته تا 10^10 سکه طلا (هر چقدر که زورشون چربید...).
پس جنس مذکر دریافت که میتواند غرور خود را در مقابل جنس مؤنث با مقدار طلاهایی که در جیب دارد حفظ کند و خواسته خود را به اجابت برساند !!!... دیگر مردانی که حوصله و توانایی جمع آوری سکه طلا را نداشتند تلاش کردند تا سطح مهارت تعاملات اجتماعی خود را بالا ببرند تا به طرقی بتوانند به درون قلب و مغز زنان نفوذ کنند و سپس خواسته عاشقی یا جنسی خود را بر طرف کنند...
پیچیدگیهای بسیار بیشتری نیز اتفاق میافتد ولیکن در بین این پیچیدگیهای جدید اجتماعی، بسیاری دچار آسیب جسمانی و روحی شدند.... بگذریم همه آسیب دیدن (همه)... و این طوری شد که اجتماع مردان و زنان جامعه به سه نوع دسته تقسیم شد...
1_ اول اون دستهای سعی که در افزایش ارزش خودشون دارند و با ادامه تحصیل و کسب شغل و پول می خوان که از جنس مخالف شون کم نیارن...
2_ دوم اون دستهای که سعی در گول زدن و سوء استفاده از جنس مخالف شون دارند و تو این راه تعاملات اجتماعی شون رشد مرگباری داره جوری که به یک بازیگر سینمای هالیوودی تبدیل میشن...
3_ سوم اون دستهای که خودش رو از عالم آدم جدا می کنه و سعی می کنه سرش رو جای دیگه ای مشغول کنه...
خوب حالا نظرتون رو بگین کدوم یکی بهتره؟، بیاین یه کم این سه دسته رو نقد بررسی کنیم...
_دسته اولی دستهای هست که توش با کلی آدم مغرور و یه دنده سر و کار دارید این دسته شامل آدمهایی میشه که طرف مقابل شون رو به یه طرف هم حساب نمیکنند و به سختی یه نفر رو لایق و حدنصاب خودشون می دونن این افراد به شدت کینهای هستند و با کوچکترین اشتباه شاید از چشم شون بیافتید غرور این افراد حکم همه چی هست و همیشه هم حق با این جور آدمها هست (الکی مثلاً) خیلیها شاید از این جور دسته آدمها خوش شون بیاد به خاطر تک پری و با صلابت بودن شون ولیکن مواظب باشید کوچکترین اشتباه مساوی است با مرگ شما !!!، هر چند که در صورت ایجاد یه رابطه مستحکم این رابطه قیامتی خواهد بود...
_ دسته دوم به قول خودمون شامل اون دسته از پسرها و دخترهای لاشی میشه که خیلی جذابند، این دسته فقط به فکر خوش گذرونی هستند و اینکه چیزی بخواد جلوی این خوش گذرونی رو بگیره نه نداریم، از ویژگیهای اخلاقی منحصر بفرد هر شخصی تو این دسته که بگذریم می رسیم به یک اصل و قضیه فراگیر که در مورد تمامی اشخاص این دسته حکمش صادقه و ردخور نداره!!! و اون هم اینکه تمامی اشخاص حاضر در این دسته نفرت شدید و خیلی شدیدتری نسبت به اطرافیان شون دارند الخصوص اطرافیان جنس مخالف!!!
این اشخاص به طور پیوسته به فکر سوءاستفاده از جنس مخالف و صدمه زدن به اون هستن این افراد به خوبی بلد شدند که چگونه آب و آتش رو با هم ترکیب کنند و وجود پاک شما رو با اون سیقل بدند!! اینکه این نفرت از کجا نشأت گرفته و چه تاثیراتی داره بعداً خدمت تون عرض خواهم کرد...
_ دسته سوم که ترکیبی از دو دسته بالا هست عدهای که فقط به فکر خوش گذرونی ولی جدا از نوع جنسیش هستند و عدهای که بصورت ساده به زندگی شون ادامه میدن جدا از ارزوها و هوسهای خیلی بزرگ
خوب ادامه بحث...
خیلی از ماها جزء دسته سوم هستیم و بصورت نیمه ساده داریم به زندگی مون ادامه می دیم... امّا... امّا چه چیزی باعث میشه تا دسته آدمهای نوع اول و دوم به وجود بیان؟ دلیلش می دونید چی هست؟
دلیلش فقط و فقط نفرتت هست فقط نفرت و تنفر از جنس مخالف باعث میشه تا انسانهای نوع اول و دوم بوجود بیان!!
خوب دوستان ادامه این بحث طولانی رو می ذارم برای پست بعد اگه خدا یاری داد و حس حالی بود
← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ← رفتار شناسی پسران (۹۹ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی دختران (۴۷ مطلب مشابه)
- ۵۱۸۷ بازدید توسط ۳۷۷۱ نفر
- يكشنبه ۲۸ شهریور ۰۰ - ۲۱:۱۹