سلام
مطلبی که مینویسم در رابطه با دختر خالمه که 14 سالشه. یه دختر پاک و نمازخون که تجربه زیادی از دنیای بیرون و ادماش نداره.
از روی بچگی و کنجکاوی از طریق چت روم با یه اقا پسری دوست شده. تااونجایی که بهم گفته پسره 17 سالشه. نه سربازی رفته نه شغل داره! خب مسلمه سنش کمه و ازش انتظار این چیزا رو نمیشه داشت. علاوه بر این ها، گذشته ی خوبی نداشته و به زور چند بار رابطه جنسی داشته! درس خوبی هم نداره. در ضمن وضع خونوادشون خیلی پایینه و از هیچ نظر به ما نمیخورن. حالا دخترخاله ی ناگاه من، عاشق این اقا پسر شده. تحت تاثیر احساساتشه. با هم قرار ازدواج گذاشتن!!
چند بار از سر دلسوزی باهاش حرف زدم که ریسک این رابطه بالاست معلوم نیست اخرش چی بشه! گیرم پسره درست بگه ولی برای ازدواجت خیلی زوده! اصلا خونواده ها به همدیگه نمیخورن! و مطمئنم شوهرخالم جنازه دخترخالمم حتی رو دوش این پسره نمیندازه!
خیلی تلخه که دارم میبینم دختر خاله من داره با اینده خودش بازی میکنه. یه دختر زرنگی که دیگه فکرش درسش نیست خیلی افت کرده و همش با تبلتشه.
خونوادش نمیدونن وگرنه جلوشو میگرفتن. حالا من میخوام کمکش کنم ولی نمیدونم چجوری. چون نمیخوام رابطه صمیمی من و دخترخالم شکراب بشه چون اون بهم اعتماد کرده و این حرفا رو بهم گفته.
چند بار باهاش حرف زدم ولی اون وابسته پسره شده و اخر حرفام همیشه گریه میکنه و میگه نه تو اون پسر رو نمیشناسی!! میخوام کمکش کنم.
گاهی باخودم میگم غیرمستقیم به خالم بگم ولی شک دارم!! شما جای من بودین چیکار میکردین؟ نمیتونم بی تفاوت باشم ما مثل خواهر می مونیم.
بخاطر وقتی که گذاشتین ممنونم.
" آلما20 "
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۳۱۱۵ بازدید توسط ۲۴۲۸ نفر
- سه شنبه ۷ ارديبهشت ۹۵ - ۲۰:۴۰