سلام
موضوعی که میخوام در موردش حرف بزنم شاید 90 درصد ناشی از تجربه ست. افرادی که رفتند به جایی به نام دانشگاه با رویاهای کوچک و بزرگ . بعضی ها خودشون رو تو لباس سفید میدیدند و بعضی به خاطر ژست خاص فارغ التحصیلی و اون کلاه منگوله دارش رفتند دانشگاه .
در کل باید اعتراف کنم یه حسی وجودم رو گرفته که خسته م کرده و نمیدونم درسته یا خیر!! موضوعی که منو به خودش مشغول کرده بر میگرده به افرادی که در محیط دانشگاه میبینم یا افرادی از فامیل که ارتباط نزدیکی داشتیم و رفتند دانشگاه.
بذارید یه عکسی رو بهتون نشون بدم :
این عکس چیزیه که دل منو میلرزونه. دختران فامیلی که ابتدا بسیار معتقد و مقید بودند اما وقتی وارد دانشگاه شدند به ترم 4 نرسیده دنیاشون عوض شد و رابطه ها براشون شد عادی، فکر و ذکرشون از درس و پیشرفت رفت به سوی تبرج و خودنمایی.
علاوه بر دختران فامیل دختران دانشگاهم میبینم که اولین ترم شون بسیار ساده و منظم و معتقد وارد دانشگاه میشوند اما کم کم این سادگی جای خودش رو به برجی از آرایش های گوناگون و روسری های جذاب و رنگارنگ و مانتوهای مختلف و تو چشم میده.
حالا چیزی که به ذهنم رسیده اینه که با کسی ازدواج کنم که دانشگاه نرفته باشه. شاید فکر خنده داری باشه ولی واقعا به دانشگاهی ها بدبین شدم و نمیتونم این جور فکر رو از ذهنم خارج کنم.
نظر شما چیه ؟ واقعا مشکل از دانشگاه هاست؟ دانشگاه هایی که فقط اسم اسلام رو یدک میکشند ؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← روابط اجتماعی دختران (۲۶۴ مطلب مشابه)
- ۶۰۳۳ بازدید توسط ۳۴۶۵ نفر
- شنبه ۲۷ مرداد ۹۷ - ۱۹:۳۵