۳۰ سالمه و وضع مالی جالبی نداریم البته ظاهر زندگی مون بد نیست
من بچه آخرم و همه خواهر برادرانم ازدواج کردن
من خواستگارهای خوبی داشتم ولی چون خودباوری نداشتم جواب رد میدادم هر بار با یه بهونه چون فکر میکردم زشتم و شوهرم در آینده منو مسخره میکنه هنوزم همچین حسی دارم
الآن خیلی نگرانم که ازدواج نکنم افسرده شدم تحصیلات دانشگاهیم ندارم چنانچه همه خواهر برادرم دانشگاه رفتن ولی من نه لیسانس دارم نه شاغلم خانواده هم همه ش سرکوفتم میزنن که بیکار می چرخم
به نظرتون من چیکار کنم
از خدا خیلی شاکیم که انقدر اعتماد به نفسم رو پایین خلق کرد اگه خودباوری داشتم همون ۱۹ سالگی که یه خواستگار خیلی خوب برام اومد ازدواج میکردم من خیلی بدبختم خیلی احساس حقارت میکنم کاش منم یکم زیبایی داشتم تا ازدواج میکردم
از این عصبانیم که واقعاً خواستگارهای خیلی خوبی داشتم ولی چون خودم رو قبول نداشتم جواب رد میدادم
الانم نه مهارتی دارم که از طریق اون بیان جلو نه تحصیلاتی سنم رفته بالا دیگه باید بمیرم به درد خودم
← افزایش اعتماد به نفس (۳۸ مطلب مشابه) ← درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)
- ۲۴۸۶ بازدید توسط ۱۹۵۰ نفر
- يكشنبه ۲۰ فروردين ۰۲ - ۲۲:۰۷