سلام
به راستی خیانت چیست؟ خیانت در حق کیست؟ معمولا انسان در امانت خیانت می کند.اما این امانت چیست؟
خداوند به انسان وجود و هستی بخشید و از روح بلندش در گلی دمید و به آن جان بخشید. گفت بشو و شد. خداوند روح خود را در ما به ودیعه و امانت گذاشت . و بشر بارها و بارها در این امانت خیانت کرد.
مصادیق خیانت متفاوت اند . قتل ،دروغ، افترا و تهمت، غیبت و ریختن آبروی انسان ها، کسب حرام ،کم فروشی و گران فروشی، دزدی ، زنا، دوستی با نامحرم، بدحجابی و بی حجابی، بی نمازی، بد نمازی، فحاشی ، فخر فروشی و ... . ما با این همه گناه به امانت بزرگ خداوند یعنی روح او خیانت کردیم.
من یک زن مسلمان و شیعه مذهب و ایرانی هستم. جوانم و بیست و یک سال سن دارم. من متاهلم. هنوز مادر نشده ام. و از بین همه ی ویژگی های بالا مسلمان و شیعه بودنم را مهم تر می دانم.خدا را شاکرم که در مسلک علی (ع) هستم. من هم مانند میلیون بانوی ایرانی زن هستم با تمام احساسات زنانه.
این جا آمده ام تا وظایفم را مرور کنم . اول برای خودم و بعد شاید برای یاد آوری به دیگران.
پروردگارم امر فرمود تا من به عنوان یک زن زیبایی های جسمم را بپوشانم. پروردگارم مرا به حجاب و حدودی که همه می دانیم امر فرمود و من به تاثی از بانویم زهرا (س) چنین می کنم و خواهم کرد.
پروردگارم امر فرمود که ازدواج کنید و از راه های حلال نیاز هایتان را رفع کنید. من نیز همین کردم. و نیز امر فرمود در انتخاب خود ایمان و اخلاق را معیار قرار دهید و برای زیبایی یا مال و اموال با کسی ازدواج نکنید که موجب هلاکتتان می شود. و من نیز در انتخاب خود نهایت دقت را به جای آوردم و فردی صالح برای سپردن نسلم به وی انتخاب کردم.
پروردگارم از زبان مولایم علی امر فرمود که غیرت مرد نشانه ی ایمان و غیرت زن نشانه ی کفر اوست. و این کفر نه به معنای بی ایمانی به خداوند که به معنای کفر عملی و حسادت است.
به خدای بزرگ پناه می برم از حسادت و کفر ورزی. پروردگارم به مردان مسلمان اجازه داد تا در صورت نیاز و مصلحت همسرانی بیش از یک نفر اختیار کنند و البته امر به رعایت عدالت نمود و فرمود حتی اگر شک دارید که بتوانید عدالت را اجرا کنید به یک همسر قناعت کنید و این امر برای مردان است و رعایت کردن یا نکردنش بر عهده ی ما نیست.
اما یک زن مسلمان حق ندارد به ستیز با همسرش بپردازد و وی را از اختیار نمودن زنی دیگر منع کند و یا اگر چنین شد به نامهربانی با هوو یا همسر خویش بپردازد. و باید از حسادت اجتناب کند. زینب کبری نیز هوو داشت و جز آن مادر امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و... اکثر آن زنان بزرگوار هوو داشتند. حال زن عاصی و گناهکار و رو سیاهی چون من چرا باید خود را برتر از آنان بداند و رشک بورزد.
هر چند همسرم مرا بسیار دوست می دارد و من نیز اما اگر روزی بخواهد از راه حلال و بدون پنهان کاری دیگری را اختیار کند بر وی مانع نمی شوم و با همسر جدیدش بد رفتاری نمی کنم چه اگر آن شخص زیبا روی تر هم باشد بر وی حسادت نمی کنم.
می دانم که این برای یک زن سخت است که وجود دیگری را در قلب همسر خویش احساس کند اما من رضای پروردگار بر رضای قلبی من پیشی دارد.
اینکه همسرم می تواند عدالت را اجرا کند یا خیر بر عهده ی اوست .و اگر خدایی ناکرده ظلمی بر من بکند به خدای خویش پناه خواهم برد و صبوری خواهم کرد تا به پرودگارم ثابت کنم هیچ کس را به اندازه ی او دوست ندارم.
من حجابم را رعایت کرده و می کنم.هر چند عده ای به ناروا خلف وعده می کنند و بزک کرده در کوچه و خیابان ظاهر می شوند. اما من برای حفظ زندگی ام با تکرار عمل قبیح و زشت آنان از امر الهی تخطی نمی کنم. اختیار چشم های شوهرم با من نیست. و چنانچه ناروا بیند فردای قیامت خود باید پاسخگو باشد و عنان پوشش آن زنان نیز در دست من نیست تا لباس حیا بر تنشان بپوشانم.
من برای حفظ زندگی خود با بزک و دوزک آرامش زندگی دیگری را بهم نخواهم ریخت . من در عوض به امر خدا از آنچه از زیبایی به من عطا نموده در اختیار همسرم قرار خواهم داد و در خلوتمان به امر خدا به و ظایف همسر ی ام عمل خواهم نمود و نموده ام.
آراستن و پیراستن و نظافتی که از ایمان هست را به جای خواهم آورد. همانند بانویم زهرا بهترین عطر ها را استعمال می کنم و ازآنچه دارم دریغ نمی کنم. اما این تنها در خلوت است.
وای از شک و تردید و سوسه های شیطان. من به خدای بزرگ پناه می برم از روزی که بخواهم هر نگاه همسرم را تفسیر کنم و شک بورزم که نگاهش ناپاک بوده و وای برمن .
وای بر من اگر به پاکدامنی همسرم شک بورزم و حتی در دل خویش به نجابت و پاکی چشمانش شک کنم.
وای بر من اگر پرده دری کنم و چون از خطای همسرم آگاه شدم به روی وی بیاورم یا شهر را از خبر بی آبروی همسرم پر کنم.وای بر من اگر گناه دیگری را فاش کنم که همسرم خود می داند و خدای خود.
من سعی بر به دست گرفتن افسار حجب و حیای زنان جامعه یا لجام نگاه همسرم ندارم من آن می کنم که به من امر شده و چنانچه ظلمی بر من روا شود دادستان بزرگ حقم را باز می ستانم.
اما به همسرم یا هر مرد مومن دیگر این را توصیه می کنم که اگر لازم شد تا دیگری را به همسری اختیار کنید زنی عفیف و پاکدامن اختیار کنید و با توجه بیهوده به دخترکان بی حیا و پرده شیطان را خوشنود نسازید که اگر چنین کنید زنان مومن را در پاکدامنی سست و آن بی عفتان را در پرده دری گستاخ می نمایید.
شاید عده ای بیایند مرا سبک مغز و عقب افتاده بخوانند که پدیده ی هوو را اینچنین تشریح می کنم اما امر خدا بر گفتار افراد جاهل برتری دارد.
پرودگارا مرا در اطاعت از امر خود یاری کن.
← مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه)
- ۴۸۹۱ بازدید توسط ۳۳۲۷ نفر
- دوشنبه ۱ خرداد ۹۶ - ۲۱:۳۸