سلام
به همه دوستان میخواستم موردی را با شما در میان بذارم و از نظرات شما استفاده کنم .
من دختری 32 ساله هستم خواستگاری دارم که اهل بندرعباس هستن 35 سال سن دارن از نظر مالی ما از اونها بالاتر هستیم تا جایی که خودشون میگن ما هنوز تحقیق نرفتیم چون راه دوره ما ساکن رشت هستیم من خودم در شرکتی کار میکنم .
پدرم به ایشان جواب رد دادن چون گفتم راه دور خود آقا در شرکتی کار میکنه و میگه بعد 10 سال میام شهر ما زندگی کنه می خواستم بگم ازدواج با چنین آقای درسته یا نه حالا در مورد این آقا میگم ایشون وقتی نوجوان بودن پدر و مادرشون از هم جدا میشن ولی در همون شهر جدا زندگی میکنن
6 فرزند هستن که با مادرشون زندگی میکنن این آقا پسر اول هستن هیچ چیز ندارن یک سال هم هست رفتن سر کار شرکتی حقوق خوبی می گیرن ولی میگن باید بیای شهر ما زندگی کنی چون باید به خانوادش برسه .
قبلا به پدرش سر میزد براش غذا درست میکرد میگه چون پسر اول هستم باید به خانوادم برسم حتی ازدواج بکنه میگن هر وقت خانوادم بهم نیاز داشتن باید کنارشون باشم اگه بخواد ازدواج کنه باید کمکش کنم .
خلاصه بکم میگن چون پسر اول هستن باید نیازهای خانواده رو برطرف کنن عید امسال دوباره پدر و مادرش با هم عقد کردن ولی باز جدا زندگی میکنن چون خونه جدا هست تا تصمییم بگیرن یه خونه بگیرن .
این آقا کمی مغرور هستن میگن هر جا شوهر باشه زنش باید همونجا باشه درسته ولی میگن وقتی اوضاع مالی خوب شد شهر ما میاد .
معلوم نیست چند سال بشه حالا نظر دوستان چیه خودم نظرم منفی هستن بخا طر راه دور بندرعباس هواش خیلی گرمه آیا میشه اونجا زندگی کرد ؟
چون ما رشت هستیم تا حالا نرفتم بندرعباس
به همه دوستان میخواستم موردی را با شما در میان بذارم و از نظرات شما استفاده کنم .
من دختری 32 ساله هستم خواستگاری دارم که اهل بندرعباس هستن 35 سال سن دارن از نظر مالی ما از اونها بالاتر هستیم تا جایی که خودشون میگن ما هنوز تحقیق نرفتیم چون راه دوره ما ساکن رشت هستیم من خودم در شرکتی کار میکنم .
پدرم به ایشان جواب رد دادن چون گفتم راه دور خود آقا در شرکتی کار میکنه و میگه بعد 10 سال میام شهر ما زندگی کنه می خواستم بگم ازدواج با چنین آقای درسته یا نه حالا در مورد این آقا میگم ایشون وقتی نوجوان بودن پدر و مادرشون از هم جدا میشن ولی در همون شهر جدا زندگی میکنن
6 فرزند هستن که با مادرشون زندگی میکنن این آقا پسر اول هستن هیچ چیز ندارن یک سال هم هست رفتن سر کار شرکتی حقوق خوبی می گیرن ولی میگن باید بیای شهر ما زندگی کنی چون باید به خانوادش برسه .
قبلا به پدرش سر میزد براش غذا درست میکرد میگه چون پسر اول هستم باید به خانوادم برسم حتی ازدواج بکنه میگن هر وقت خانوادم بهم نیاز داشتن باید کنارشون باشم اگه بخواد ازدواج کنه باید کمکش کنم .
خلاصه بکم میگن چون پسر اول هستن باید نیازهای خانواده رو برطرف کنن عید امسال دوباره پدر و مادرش با هم عقد کردن ولی باز جدا زندگی میکنن چون خونه جدا هست تا تصمییم بگیرن یه خونه بگیرن .
این آقا کمی مغرور هستن میگن هر جا شوهر باشه زنش باید همونجا باشه درسته ولی میگن وقتی اوضاع مالی خوب شد شهر ما میاد .
معلوم نیست چند سال بشه حالا نظر دوستان چیه خودم نظرم منفی هستن بخا طر راه دور بندرعباس هواش خیلی گرمه آیا میشه اونجا زندگی کرد ؟
چون ما رشت هستیم تا حالا نرفتم بندرعباس
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۵۳۴۳ بازدید توسط ۳۴۸۴ نفر
- چهارشنبه ۱۸ فروردين ۹۵ - ۱۹:۰۶