یه موضوعی در مورد خواستگارم رو که فهمیدم خیلی حالم بد شد
 لطفاً کامل بخونید و نظرتون رو بگید،  آشنایی ما بصورت سنتی نبود سر جریان کاری با هم آشنا شدیم از اولین باری که دیدمش حس عجیبی بهش داشتم خیلی به دلم نشست تا بعدها که برای خواستگاری جلو اومد فهمیدم این احساس دو طرفه بوده. 
این شخص تقریباً ۸٠٪ معیارهای مدنظر منو داره، از نظر احساسی هم که خیلی احساس خوبی بهش دارم البته نمی تونم اسمش رو عشق بذارم چون شناختم کامل نشده.  ولی به خاطر یه مسئله هم خانواده مخالف هستند هم خودم به شدت دو دل شدم. 
این آقا قبلاً عقد کرده و جدا شده وقتی این رو گفت انگار دنیا رو سرم خراب شد. ولی بازم نتونستم ازش دل بکنم. پیگیر شدم از خودش پرسیدم و تحقیق کردیم تا مطمئن شدیم که دلیل جدایی چی بوده و ایشون مقصر نبودن به خاطر خیانت از همسر سابقش جدا شده که حتی خود دخترم انکار نمی کنه و قبول داره خیانتش رو.  

تنها نکته مثبتش اینه چون با خیانت جدا شده هیچ حسی به اون شخص نداره دیگه، ولی خب تا حدودی بی اعتماده و می ترسه بازم شکست بخوره که اون هم مشاور گفت به مرور که بیشتر تو رو بشناسه این حس از بین میره و طبیعیه.
مسئله‌ای که من باهاش مشکل دارم اینه که من با هیچ پسری دوست نبودم خواستگار زیاد داشتم ولی به هیچکس دل نبستم و تجربه رابطه عاطفی یا جنسی تاکنون نداشتم و همیشه دوست داشتم کسی بیاد تو زندگیم که اولین هاش رو با من تجربه کنه. از تصور اینکه قبلاً دست کسی رو گرفته بغل کرده یا... واقعاً به هم می ریزم.
 عقد هم بالاخره محرم بودن رابطه جنسی هم حتماً تا حدودی داشتن حالا نه کامل. فکر کردن بهش خیلی اذیتم می کنه. از طرفی دیگه من چه قدر برای نامزدی و عقد و... می تونم شوق و ذوق داشته باشم ولی اون همه اینها رو از قبل تجربه کرده و قطعاً مثل من چنین احساسی نداره.
نمی دونم چرا خدا منو تو این شرایط قرار داده، حتی چند بار هم استخاره گرفتم خیلی خوب اومد. 
نه می تونم ازش دل بکنم نه می تونم با گذشته اش کنار بیام. با خودم می گم خب اون که گناهی نداشته این اتفاق برای هر کسی می تونه پیش بیاد حداقل این شرعی و قانونی با کسی بوده نه مثل خیلی از پسران که هزار تا دوست دختر و رابطه نامشروع دارن. ولی می‌ترسم از اینکه نتونم کنار بیام رابطه رو ادامه بدم هر دو وابسته بشیم ولی به خاطر گذشته اش یه جایی دیگه نتونم تحمل کنم و بهم بزنم. خیلی حالم بده اخه چطور می تونم به اون رابطه اش فکر نکنم. دارم دیوونه می شم. اگه در حد نامزدی و رابطه عاطفی بود فقط می تونستم کنار بیام ولی رابطه جنسی رو نه. منی که کلی خواستگار دارم چرا باید مهر این آدم به دلم بیفته چرا باید این‌جوری زجر بکشم می‌ترسم بگم نه و دیگه هیچ وقت کسی پیدا نشه بهش چنین احساسی داشته باشم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)