سلام
من سوالی دارم که سالهای ساله تو دلمه و داره منو ذره ذره آب میکنه...من دختری 29 ساله هستم که وقتی 14سالم بود مورد تجاوز یه حیوون قرار گرفتم اونم توی ماشین .حالم الان که دارم برای شما مینویسم بشدت خرابه و اشکام اجازه نوشتن نمیده-شاید جمله بندی هام خراب باشه منو ببخشید ..ادامه ماجرا من فقط 14 سالم بود از یه خانوداه کاملا متدین و مذهبی ..دختر حاجی شهری کوچیک ..تک دختر...حافظ قرآن و کاملا محجبه...این ها رو گفتم که بدونید چطور آدمی هستم..یه روز که تنها بودم تلفن خونه زنگ خورد و پشت تلفن یه پسر 25 ساله بود اونم غریب. بعد 6 ماه اصرار منو خام خودش کرد و در اولین قرار اولین دیدار اونم توی ماشین بمن تجاوز کرد...همش حس میکنم فیلم بوده که جلو چشام رد شد حال اون روز خودمو نمیتونم تجسم کنم حالم بد میشه...
انگار من نبودم و من فقط شاهد اینکار بودم...تنها جمله ای که ازش یادمه این بود نگارین نترس من کاری نمیکنم باکرگیت رو از دست بدی... بخدا یادم نیست منو از پشت یا جلو ... هیچی یادم نیست میگم انگار یه فیلم بود....بعد که من برگشتم خونه خودمو چک کردم حالم از خودم بهم میخورد خاستم حمام برم ولی یه ذره خون هم ندیدم...یعنی من سالم هستم؟از چه راهی بمن تجاوز کرده؟ گناه من چه بود؟ بعد از اون شب کلا غیب شد و رفت...من معلم هستم از خانواده ای سرشناس..خواستگار زیاد دارم نمیتونم دکتر برم چون مامای شهر ما دختر دایی خودمه. چه خاکی تو سرم بریزم... چند ساله درگیرم... از وعده خدای مهربونم میترسم که مرد زناکار جز با زن زنا کار وصلت نمیکنه... یعنی مرد زندگی منم ... تو رو حضرت زینب کمکم کنید...
گناهم چه بود؟ من همه ش 14 سالم بود... خدایا... یه دنیا دل گرفته ام... برای دلم دعا کنید
← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← قربانیان تجاوز در کودکی و نوجوانی (۱۵ مطلب مشابه)
- ۶۳۷۰ بازدید توسط ۴۸۷۲ نفر
- پنجشنبه ۲۵ ارديبهشت ۹۳ - ۰۶:۵۷