سلام دوستای خوبم
من دختر 23 ساله ای هستم با قیافه ی زیبا (به قول بقیه و اطرافیان و ... ) کلا به دل همه میشینم از نظر اخلاق و قیافه و اندامم هم خوبه. نه چاقم نه لاغر در واقع توپرم با پوست سفید و لیسانس یکی از رشته های مهندسی رو گرفتم و امسالم ارشد دارم. تا اینجا خواستم کمی از خودم به عنوان مقدمه بگم.
حقیقتش توی شهر ما رسمه که اول مادر پسر میره خونه دختر برای خواستگاری بعد اگه از نظر مادره اوکی بود همه چی جلسه ی بعدی پسرشو میاره. من مطمنم اگه اول پسر ببینه میپسنده و دیگه اما اگر نمیاره. یعنی تجربه ثابت کرده بهم.

ولی مشکل من مادر این اقا پسراست اکثرشون بعد از اومدن دیگه پیگیر نمیشن و البته رفتنی هم میگن که مزاحم میشیم ولی این وسط منو توی انتظار میذارند.
یعنی چند ماهه حساب کردم شش تا خواستگاری که اومده همشون بدون استثنا اینطوری شدند.
من این وسط خیلی غرورم میشکنه و بعضا چندین روز ناراحتی و اعصاب خوردی رو تحمل میکنم.
و اینو هم بگم که خونمون آنچنانیه آنچنانی نیست ولی خب چیدمان خونه و وسایلامون همشون با سلیقه و خوبند ولی خب خونمون تازه ساخت و آپارتمانی نیست یه خونه با ظاهر معمولی هستش. بعضی وقتها فکر میکنم به خاطر خونه میرند و پشت سرشونم نگاه نمیکنند این مادران گرامی!
ولی کاش زنگ بزنند و خانواده ی دخترو از سردرگمی در بیارند. یعنی با این کاراشون با روح و روان دخترا بازی میکنند.
اقا پسرا شما خودتون چطور از جواب منفی دخترا میترسید ما دختراهم از این خاله زنک بازیای مادراتون متنفریم.
انگار مثلا کسر شان و مقام و منزلت پیدا میکنند اگه زنگ بزنند و خانواده ی دختر رو از سردرگمی در بیارند مثلا بگند که بنا به دلایلی نمیشه این وصلت.
نه اینکه اینطوری ما رو سر درگم نگه دارند.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)