سلام دوستان
خواهش میکنم کمک کنین منم مثل خیلی ها عذاب وجدان دارم
من یه دختر 25 ساله ام، دو سال پیش یه پسری که فامیل خیلی دور ماست اتفاقی منو دید و از طریق یکی از اقوام شماره منو پیدا کرد و شروع کرد به ابراز علاقه.....

من اولش اصلا جوابش رو ندادم ، خداییش تا اون موقع با هییچ پسری حتی چت هم نکرده بودم چه برسه به تلفنی و حضوری.

خلاصه پسره اینقد قسم خورد که قصدش ازدواجه تا من قبول کردم که بیشتر با هم آشنا بشیم، ایشون همون اولش با صداقت کامل به من گفت که فعلا نمیتونه بیاد خواستگاری، منم اون موقع قصد ازدواج نداشتم، چند ماه گذشت و وقتی که که ما به هم وابسته شدیم، متوجه شدم پسره چند تا دروغ بهم گفته.

مثلا یکی از دلایلی که باعث علاقه من بهش شده بود ، نمازخون بودنش بود، ولی بعد چند وقت متوجه شدم زیاد به نماز خوندن اهمیت نمیده. ولی من متاسفانه بهش عادت کرده بودم، و هر بار که یه دروغی ازش رو میشد نهایتش بعد دو روز با منت کشی ایشون آشتی میکردم.

7 ماه پیش یه خواستگار خوب داشتم و به اون پسره گفتم دیگه نمیتونم صبر کنم و باهاش خداحافظی کردم و حالا هم عقد کردم.

حالا عذاب وجدانم به خاطر اینه که به اون پسر گفته بودم دو سال به پات میمونم ولی از اون دو سال که گفته بودم هنوز 7 ماه مونده بود و من ولش کردم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)