سلام
ترو خدا ب دادم برسید تا خرخره فرو رفتم تو گناه
از اولش براتون میگم... من یه دختر 19 ساله ام تو خونواده ای بزرگ شدم که مادرم جز درسم هیچی براش مهم نبود و پدرم عضو خنثی ... از طریق نت با یه پسری دوست شدم ادم خوبی بود 8 ماه باهاش حرف میزدم فقط در حد زنگ زدن بودیم وقتی به مادرم گفتم نگفت کارت بده گناهه گفت درست لطمه میبینه اون پسر خیلی اقا بود یه بار خواسته بدی نداشت فقط در حد در دل بود بعد از اون برای دور شدن از فضای خونه چت میکردم با یه نفر (1) خیلی صمیمی بودم مامانمم در جریان گذاشتم برام جزوه میاورد و اینا میداد داداشم بهم بده .
دوم دبیرستان که رسیدم پسر خالم اومد باهام حرف زد گف دووسم داره و اینا بچه بودم و پر از بچگی دوس داشتنش و باور کردمو با اون پسر (1) و فضای مجازی کلا ارتباطمو قطع کردم.
از گدشتم برای پسرخالم گفتم اونم قبلا با دخترا دوست بوده بهم قول دادیم گذشته رو بزاریم کنار . یه سالی با هم بودیم که یه سری اتفاقات افتاد که من دوباره با 1 بخاطر دوس دخترش در ارتباط بودم خبر به گوش پسر خالم رسید. از سر بچگی لج کردم گفتم نمیخوامت میخوام با 1 دوست شم اونم خیانت کرد با دوست صمیمیم دوست شد ... یه ماه نکشیده باز من و (پسرخالم) برگشتیم سراغ هم. واسه اینک جذبش کنم و اون مسئله خیانت از ذهنمون پاک شه هر کاری میخواست میکردم.
این بین چند باری ناخواسته خود ارضایی کردم که اصلا نمیدونستم کارم چی هست تا چند وقت پیش البته در حد کم و ذهنی بود بیشتر ... پسرخالم میگفت رابطه جنسی بهم وابسته ترمون میکنه. خر شذمو قبول کردم فقط بهش گفتم بکارتم برام مهمه ... چند باری رابطه نصفه نیمه داشتیم. 2 سال و نیمه باپسرخالم همه فهمیدن جز مادر خودم!!! مادری که مادریش فقط تو نمره هام بود ... امسال کنکور و گند زدم صدای همه در اومد از جمله خاله م ... میگفت تقصیر پسر منه ... تا روز ولادت امام رضا که مولودی بودمو از اقا عیدی خواستم که مهر پسرخالم بکنه از دلم...
من پسرخالم و دوس دارم ... اونم دوسم داره از شب و روز تلاشش تو درسا و کارش میگم ... داره جون میکنه زودتر پول بیاد دستش بیاد خواستگاری ... اما من میترسم بهشم گفتم میخوام رابطمونو تموم کنم ...
شما بگید چیکار کنم ... پسرخالم همه دلبستگی من به دنیاس ... بخدا علاقمون واقعیه ولی راهمونو کج رفتیم اشتباه کردیم عجله کردیم...الان چیکار کنم؟؟
بنظرتون بیاد خاستگاری بعد ازدواج بخاطر گذشتمون بهم شک نمی کنیم؟
اینم بگما اخلاقش از بعضی نظرا باهام فرق داره ... راستشو بخواین مطمئنم بعد ازدواج اگه یکیمون همیشه کوتاه نیاد یا یکیمون نشه مث اون یکی قطعا خوش بخت نمیشیم
طولانی شد ببخشید... خودمم نمیدونم سوالم دقیق چیه شما جای برادر بزرگترم ... راهنماییم کنید
ممنون
← ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)
- ۲۳۴۸ بازدید توسط ۱۸۳۹ نفر
- چهارشنبه ۲۳ مهر ۹۳ - ۰۹:۴۵