اومدم مشکلمو مطرح کنم ببینم شما دوستان راه حلی دارین بهم بدین یا ن؟
ببینین ما الان توی موقعیت خوبی نیستیم ...
نه از نظر روحی نه مالی . بابای منم یه ادمیه که انتظار داره خدا براش از اسمون پول بندازه پایین با وجود این که میدونم دردمنده و نمی تونه هر کاری کنه ولی خودشم خیلی کم کاری می کنه !!
همینطور نشسته توی خونه به منو مامانم فحش میده ( آدم مذهبیی ام هست ) همش ناسزا میگه همش میگه شما رعایت حال منو نمی کنین دائم توی خونست!! اخه دیگه چقدر مراعات حالشو بکنیم بخدا نه لباس می خریم خیلی نه بهانه هایی که بچه های مردم میگرین و می گیریم!!
بخدا حسرت به دل موندم یه بار یه چیزیو بخوام و بدون دردسر بدستش بیارم:(
من 18 سالمه و یه داداش 24 ساله دارم
داداشم خیلی ادم خوبیه و صبور ...
یعنی من اگه داداشم نبود اصلا نمی تونستم ادامه بدم ولی از چند سال پیش لج کرد . بابامم دائم نشسته توی خونه منو مامانمو اسیر خودش کرده دائم فحش میده :(
دائم داره ناسزا می گه ..!! بخدا خسته شدم دیگه از اینهمه سختی :(
بخدا از دینو همه چیز زده شدیم به خاطره کارای اون ولی به خودش که نمی شه حرف زد!!
نمیدونم داداشمو چطوری متقاعد کنم که روزه بگیره ...دو سه تا اولیشو گرفت ولی از دیروز تا حالا ک باز کارای بابامو دیده می گه روزه نمیگیرم:(
ازش خواهش کردم لجبازی نکنه بهش گفتم بخدا این منو مامانو برامون اعصاب نزاشته ولی بازم حرف خودشو میزنه:(
بخدا بریدم دیگه ...
خودم نماز خوندن و شروع کردم هم برا این که دهن بابام بسته بشه هم این که نمی خوام از خدا دور بشم بیشتر از این ولی داداشمو چیکار کنم... ترو خدا بگین چیکار کنم که روزه هاشو بگیره و بابام منو مامانمو اینقدر اسیر کارای خودش نکنه...
به قران امشب به خاطره فحشایی که بهمون سر سفره ی افطار داد اصلا افطر نکردم:(
کارم شده گریه کردن:(
پس کی خدا می خواد یه نگاهم به ما نبدازه: (کی دیگه می خواد به ما رو کنه>>>؟؟؟!!
ترو خدا نگین امتحانه و صبور باشم چون خیلی وقته دارم صبوری می کنم اما درست نشده:(
از اون طرف بی کاری بابام از طرفی وام هایی که داره از طرفی خونه نشینییش و حرفاشو فحشو دعواها از طرفی داداشم:(
بخدا دارم خفه می شم از بغض خسته شدم خستهههههههه:((((((((((((
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) ← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۱۶۹۳ بازدید توسط ۱۲۸۱ نفر
- پنجشنبه ۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۴