سلام
ما از یک خانواده سنتی هستیم و در یک شهر کوچک زندگی میکردیم در انجا همه با هم فامیل بودند و با هم اشنا بودند و برای ازدواج یه جلسه پسره میامد و بعدش بزرگترها حرف های نهایی رو میزدند و کل مراسم خواستگاری نهایتا دو هفته طول میکشید .
الان مدتی است که به شهر بزرگی مهاجرت کردیم و چند نفر برای ازدواج به خواهرم معرفی شدن .
ما اصلا از روند مراسم ازدواج در شهر های بزرگ که کاملا باهم غریبه هستند و شناختی از هم ندارند را نداریم دوستان روند خواستگاری خواهر بزرگتره من به این ترتیبه این آشنایی حدودا از یه ماه پیش شروع شده و چون خواهرم فرزند بزرگ خانوادس و این اولین ازدواج خانواده ما تجربه زیادی نداریم .
روند جلسات اینطوری بود
جلسه اول مادر و خواهر پسره دست خالی بودن
جلسه دوم مادر و خواهرش و پسره دست خالی بودن
جلسه سوم مادر و عروس بزرگش و پسره دست خالی بودن
جلسه چهارم مادر و خواهر و پسره و برادرش دست خالی بودن
ما کاملا غریبه هستیم و تو همه جلسات پذیرایی داشتیم
تو جلسات خواهرم با حفظ کامل حجاب و چادر و حدود شرعی با پسره به طور خصوصی تو اتاق دیگه صحبت میکردند تا همو بشناسن بقیه هم با خانواده ما حرفای معمولی میزدن .
الان بعد از چهار جلسه هیچ خبری ازشون نیست; نه زنگ زدن جواب بگیرن نه خبری بدن که منصرف شدن مطمئنم اتفاقی مثل فوت اقوام و مسافرت و.. براشون نیفتاده
الان سوالم اینه اگه نپسندیدند چرا این همه رفت و امد کردند ؟؟؟؟
به نظرتون ما باید چکار کنیم الان اعصاب کل خانواده بهم ریخته .پسره شرایطش بد نیست ولی این برخورد به نظرتون طبیعیه؟؟،
لطفا بگید ما از کجا میتونیم بفهمیم در شرایط کلی از کجا بفهمیم پسره پسندیده و بعدش بعد از جلسه چندم قضیه جدی محسوب میشه و از جلسه چندم باید اجازه بدیم با هم برن بیرون .
مرسی
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۶۹۱ بازدید توسط ۱۲۹۴ نفر
- جمعه ۲۹ آبان ۹۴ - ۲۳:۵۶