سلام خدمت شما
بنده دختر ۱۵ ساله ی چادری هستم که یه مشکلی دارم و ازتون خواهش می کنم جوابم رو بدین .
بنده چند وقتیه که با پدرم مشکل پیدا کردم . قبلا این طور نبود! نمی دونم چی شده ... از خدا کمک می خوام ... راستش به شدت بعضی وقتا احساس تنهایی می کنم . بعضی وقتا بحثم با پدرم به قدری بالا می کشه که اگه به خدا ایمان نداشتم ، خودکشی می کردم یا خدای ناکرده از خونه فرار می کردم ... البته در لحظه ی عصبانیت ، آدم با خودش فکرایی می کنه که بعدش کلی خندش می گیره 😊😂😂😂 اصلا جدی نبود 😂😂😂
البته من الحمدلله دختر کینه ای ای نیستم و روز بعدش ، دوباره با پدرم مثل قبل میگیم و می خندیم الحمدلله ... ولی مشکل از اونجایی شروع می شه که پدرم ( کارمند هستن و مذهبی و سخت گیر و حساس و در یک شرکت دولتی کار می کنن و ۴۰ ساله هستن ) از سرکار خسته و کوفته می رسن خونه و منم حسابی خسته هستم و کلافه .
اون موقع دیگه فقط باید خدا بخیر کنه ... بنده و پدرم اخلاقامون به شدت به هم شبیهه ... هر دو تند مزاج هستیم متاسفانه ولی مادرم خیلی روی تربیتم ، وقت گذاشتن و من خیلی بهترم الحمدلله ... خواهشا کمکم کنین .
بعضی وقتا خیلی عصبی و پرخاشگر میشم که شاید به خاطر سنمه ... و اصلا نمی تونم با پدرم رابطه ی عاطفی برقرار کنم و بیشتر وقتا ازش فراری می شم ... البته منظورم اینه که می ترسم با هم بحث کنیم ... ولی بیشتر وقتا حق با منه ... جدی عرض کردم ... از روی خودخواهی نبود . بنده دختر منطقی ای هستم که می دونم چه وقتا ، حق با کیه ...
ولی من پدرمو خیلی دوست دارم و فقط بعضی وقتا بحثمون شدید می شه که ازتون می خوام کمکم کنید . خیلی وقتا احساس می کنم که کمی مشکل قلبی پیدا کردم و به خاطر حرص و جوشایی که می خورمه ... البته فکر می کنم ... شاید اصلا مشکل قلبی نداشته باشم و به خاطر بلوغه ...😂😂😂
ممنونم
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۲۰۱۱ بازدید توسط ۱۴۰۳ نفر
- يكشنبه ۲۴ مرداد ۹۵ - ۲۲:۳۷