سلام
راستش من تو زندگیم خیلی شکست خوردم و عقبم . و الان اصلا اعتماد به نفس رفت امد با فامیل یا خیلی از دوستام را ندارم . ترک رابطه ام با فامیل و نرفتن به مهمونی ها گناهه ؟ من با رفتن به این جور جاها خیلی اذیت میشم چون که هیچ حرفی واسه گفتن ندارم و بعدش همه هی در مورد وضعیتم میپرسن و من با این اوضاع داغون جز سرافکندگی چیزی ندارم !!
نه میشه جواب بزرگتر را نداد نه میشه ازشون خواست که چیزی نپرسن . فقط از نظر روحی تحت فشار قرار میگیرم . من برای اقوام همیشه آرزوی خیر و سلامتی میکنم ولی نمیتونم باهاشون رفت و امد کنم و خیلی سختمه و اذیت میشم . آیا این عدم رفت و آمد گناهه حتی اگه آدم تو دلش اونها را دوست داشته باشه یا براشون دعا کنه ؟
راستش من تو زندگیم خیلی شکست خوردم و عقبم . و الان اصلا اعتماد به نفس رفت امد با فامیل یا خیلی از دوستام را ندارم . ترک رابطه ام با فامیل و نرفتن به مهمونی ها گناهه ؟ من با رفتن به این جور جاها خیلی اذیت میشم چون که هیچ حرفی واسه گفتن ندارم و بعدش همه هی در مورد وضعیتم میپرسن و من با این اوضاع داغون جز سرافکندگی چیزی ندارم !!
نه میشه جواب بزرگتر را نداد نه میشه ازشون خواست که چیزی نپرسن . فقط از نظر روحی تحت فشار قرار میگیرم . من برای اقوام همیشه آرزوی خیر و سلامتی میکنم ولی نمیتونم باهاشون رفت و امد کنم و خیلی سختمه و اذیت میشم . آیا این عدم رفت و آمد گناهه حتی اگه آدم تو دلش اونها را دوست داشته باشه یا براشون دعا کنه ؟
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۲۹۸۸ بازدید توسط ۱۹۷۲ نفر
- شنبه ۱۷ تیر ۹۶ - ۱۹:۰۰