سلام به دوستان عزیز

من یه دختر 23 ساله هستم و مدتی هست که تو نوع رفتارم دچار تناقض شدم به همین خاطر تصمیم گرفتم  مشکلم رو این جا مطرح کنم.

1. مشکل اول من اینه که همیشه از بچگی یک تعریفی از دختر خوب به ما ارائه دادن و سعی کردن ما رو اون جوری بار بیارن مثلا این که دختر خوب باید باوقار باشه متین باشه جلوی دیگران شیطنت نکنه،آروم باشه،خانم باشه و ....

من خودم وقتی بچه بودم شدیدا شیطون بودم منتها رفته رفته به خاطر حرفای دیگران و مطالبی که تو مدرسه به ما میگفتن  تبدیل به دختری شدم که تو اجتماع و جامعه خیلی آروم و ساکته . 

مثلا جلوی غریبه ها و کسایی که باهاشون صمیمی نیستم خیلی کم حرفم و نمی تونم زود با بقیه صمیمی بشم و معمولا وقتی وارد جای جدیدی میشم یه مدت به آدما و رفتارشون توجه می کنم و آنالیزشون میکنم و بعد از این که اخلاق و روحیاتشون دستم اومد ، با اونایی که به نظرم بهترن ،صمیمی میشم .ولی خب توی خونه و بین دوستام 180 درجه متفاوتم و خیلی شیطونم و میگم و میخندم طوری که خیلی وقتا بهم میگن ما اصلا فکر نمیکردیم این طوری باشی فکر می کردیم خیلی خشک و مغروری :(

حالا این مساله برای من دو جا دردسرساز شده :

یکی این که دیگران فکر می کنن مغرور و خشکم و خودومو می گیرم در حالی که واقعا این طوری نیستم و دوم این که مثلا خواستگار که میاد اکثرا دختر شیطون و اجتماعی می خوان در حالی که من موقع آشنایی اولیه نمی تونم این طوری باشم و موقعی هم که دوتایی با هم حرف می زنیم خجالت می کشم و نمیتونمم زیاد بهش نگاه کنم و تو جلسه خواستگاری خیلی کم حرف می زنم به همین خاطر خیلی از خواستگارای خوبمو از دست دادم چون اونا هم فکر می کنن من سرد و کم حرف و بی روحم .

البته نمی تونمم درک کنم مثلا یه دختر تو جلسه اول خواستگاری چه شیطنتی باید انجام بده !! و  این در حالیه که اگه ازدواج کنم قطعا کنار همسرم خیلی شیطنت ها خواهم کرد و با خانوادش هم صمیمی میشم ولی اونا درمورد من چنین نظری ندارن ....خب مگه این تعریف از دختر خوبو همین جامعه ارائه نداده! اگه از منظر جامعه دختر خوب چنین دختریه پس چرا هیچ کس منو نمی خواد !!

( البته من نمی گم دخترای شیطون بدناااااا به هیچ وجه ! خواهر خودمم شیطونه و خیلی هم دختر خوبیه ، فقط منظورمم اینه که تعریفی که به من ارائه شده اینه ، وگرنه همه دخترا خوبن )

2. من به خاطر اعتقاداتی که داشتم تا امروز سعی کردم با پسری هم کلام نشم مگه به ضرورت یا برای امور مربوط به درس و دانشگاه ، خیلی وقتا پیش اومده که آدمای خوب و موجهی خواستن برای ازدواج با من آشنا بشن ولی من قبول نکردم چون اعتقادی به این نوع آشنایی ها نداشتم ولی الان میبینم اکثر دوستام با همین آشنایی و... ازدواج کردن و ازدواج های خوبی هم داشتن و یه جورایی انگار پسرا بیشتر میخوان اول یه مدت آشنا بشن و بعد بیان خواستگاری ، ولی من جدای از اعتقادات دینی که دارم واقعا برام سخته که بخوام با پسری حتی به قصد ازدواج صحبت کنم و از طرف دیگه هم خواستگاری سنتی کم شده و من واقعا سردرگمم .

خودم مضرات این قبیل آشنایی ها رو میدونم ولی وقتی به اطرافم، به دوستام نگاه می کنم احساس می کنم زمانه عوض شده ارزش ها عوض شده ، آدما و طرز فکرشون عوض شده .

 حالا من می خوام نظر شما رو بدونم که آیا واقعا همه چی تغییر کرده و من هم باید تغییر بکنم ؟یا این که من در اشتباهم و هنوز هم هستند کسایی که معتقدند چنین رفتاری درسته ؟

لطفا دلایلتون رو هم بگید .ممنونم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)