من ۲۴ سالمه. در دانشگاهم به آقایی ۲-۳ سال بزرگ‌تر از خودم علاقه مند شدم. واقعاً نمی دونم حس ایشون به من چیه ولی می دونم رفتارهاش با من طبیعی نیست. اوایل چون حس مثبتی بهش داشتم سلام و احوالپرسی محترمانه در عین حال مهربانانه ای داشتم با ایشون. دست خودمم نبود میدیدمشون لبخند به لبم می امد. اما بعد که دیدم رفتاراشون با من طبیعی نیست تصمیم گرفتم حتی اگر می بینم شون راهم کج کنم و کلاً اصلاً سلام نکنم.

منظورم از رفتار غیر طبیعی اینه که ایشون در حضور من مضطربه و خیلی کم حرف. یه جوری انگار یادش میره کیه و چکار باید بکنه! طبق تعریف‌هایی که شنیدم آدم اجتماعی هست ولی من با وحود همکلاسی بودن در حد یه جمله هم صداشون نشنیدم تا الآن. 

ولی دوستانم تعریف کردند که درباره بقیه دخترها خیلی راحته و حرفش رو بهشون می زنه! اما اگر مثلاً تو حیاط یا راهرو دانشگاه اتفاقی در مسیر هم باشیم ایشون مسیرش را کج می کنه تا چشم تو چشم نشیم. در عین حال هر جا که مثلاً من حواسم نباشه نگام می کنه. اگر با یکی دیگه از همکلاسی‌ها پسر حرف بزنم که دیگه چپ نگاه می کنه بگونه ای که من می‌ترسم! 

مثلاً یه بار دم در یکی از کلاس‌ها از یکی از آقایون جایگاه برگزاری آزمون را پرسیدم و رفتم، موقع رفتن دیدم ایشون و دوست شون پشت سر ما بوده و گویا قصد ورود به ان کلاس را داشتند. خب تا اینجا مشکلی نیست. مشکل اون جا بود که یه لحظه یادم امد که یه سؤال دیگه هم می‌خواستم از آن آقا بپرسم، امدم که برگردم دیدم ایشون دم در کلاس همچنان ایستاده و داره برفتن من نگاه می کنه! دوستش ولی رفته بود تو. فقط همین یه بار نبوده، بارها دیدم وقتی دارم با کسی صحبت می‌کنم به ویژه آقایون چپ نگاه می کنه. یه بارم یکی از دوستاشون با من صحبتی درسی می‌کردند ولی ایشون جلو نیومد، آخرم وقتی دوست شون برگشت پیش شون، نمی دونم چی در گوشش گفت که دیگه من حتی ندیدم آن آقا سلام بکنه به من! از آن طرف هم سلف دانشگاه صف مختلط داره (محل غذا خوردن جداست) ایشون یه بار دید من تو صف ام نایستاد و رفت! سر یکی از کلاس‌ها موقع کنفرانس من سالن را ترک کرد! چنانچه همیشه سر کلاس‌ها کامل میشینه. بلافاصله بعد از اتمام کنفرانس هم آمد نشست! 

خب حتماً همه میگید شاید از تو بدش میاد. منم خودم همین نتیجه را گرفتم. هر چند دلم میگه نه. گفتم ولش کن اصلاً هر جا دیدیش روت را بکن اون ور و راهت رو کج کن. شاید باورتون نشه از وقتی این کار را کردم شده دستش بند باشه یا در حال تلفن حرف زدن باشه یا... میاد به من سلام می کنه و میره! حتی یه بار موقع ورود به کلاس ایشون داشت بیرون می امد یه لحظه چشم تو چشم شدیم ولی بعدش من روم را برگردوندم تا ایشون بره، اما آمد جلوم ایستاد و سلام کرد با لبخند! 

منم دیدم همینجوری ایستاده دیگه مجبوری سرم را بالا آوردم و جوابش دادم. کلاً از وقتی به خاطر ان فرار کردنش ها تصمیم گرفتم دیگه باهاش کاری نداشته باشم، دیگه کمتر فرار می کنه. اولش گفتم خب خوبه رفتارش طبیعی شد و منم مثل بقیه دخترا شدم. ولی دیدم زیادی گرم رفتار می کنه با کسی که می خواد اصلاً نادیدش بگیره و سلام نکنه. ضمن اینکه با بقیه دخترا هم این طوری احوال پرسی نداره. درکل ایشون گاهی فرار می کنه گاهی هم میاد جلو! اصلاً رفتارش با من تعادل نداره و طبیعی نیست. ممکنه بگید شاید طبیعی هست و تو اشتباه می‌کنی ولی کافیه رفتار ایشون را با بقیه آقایون کلاس مقایسه کنم. اون ها طبیعی اند حتی کسانی که قبلاً به من پیشنهادهایی دادند (من رد کردم) ولی ایشون نه.

درباره خودم بگم که جایگاه اجتماعی خوب و وضع مالی خوب دارم محجبه هستم و رفتار اجتماعی و فعال دارم اما رابطم با نامحرم‌ها خیلی رسمی هست. ولی آدم اخمو نیستم و مهربون و شوخ ام. از هیچ پسری هم تاکنون در عمرم خوشم نیومده. ولی نمی دونم چرا حسم به ایشون منفی نمی شه.

حتی وقتی فرار می کنه هم حس نمی‌کنم که از من بدش میاد! راستش قبلاً بهم ثابت شده حس ششم قوی دارم برای همین نمی تونم کاملاً حسم را نادیده بگیرم. ولی خب عقل میگه پسری که علاقه داشته باشه دیگه انقدرا هم ماست نیست و دست نمی کنه! ایشون الآن نزدیک یک ساله که این طوره! خسته شدم. 

لطفاً کسی نگه برو علاقه ت را بهش بگو! اگر شما می‌دیدید وقتی با پسری حرف می زنم با چه چشم غره ای نگاه می کنه! قطعاً مشخصه اگر انقدر بی حیا برم باهاش حرف بزنم، چی دربارم فکر می کنه! یه بار می‌دید متوجه نگاهش شدما! ولی بازم داشت نگام می‌کرد! یه جورایی با اخم! گاهی حس می‌کنم مثلاً داداشمه و خودم خبر ندارم باور کنید نسبت به هیچ دختری این طوری چشم غره ای نیست.

راستی اینم بگم که ایشون منو و خانواده م رو همه را کامل میشناسه حتی شماره شناسنامه م دیگه می دونه. شاید تنها چیزی که نمی دونه علاقه ام هست. منم خیلی چیزها درباره ش می دونم.

ببخشید شاید تکراری باشه حرف هام آخه چند ماه پیش هم باز از ایشون گفته بودم ولی چون ماجرا ادامه داشته. نه علاقه من کم شده نه رفتار ایشون عوض شده. احساس کردم باز نیاز به مشاوره دارم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)