بعضی موقع ها از خودم میپرسم خدا را چه کسی خلق کرده
مگه ممکنه خدا همین شکلی به وجود بیاید
مثلا حالا ما برویم بهشت که چی بشه ؟؟؟؟؟؟؟
تا ابدیت باید خوش باشیم و و تفریح بکنیم
من نمی گویم که زندگی در بهشت نا خوشایند است
ولی زندگی که بدون سختی معنی نداره
البته نمی گویم که همش سختی بکشیم ولی ی خورده سختی کنار این همه خوشی باید باشه
مثلا من رفتم جهنم تا ابدیت باید با اتش سوزانده شوم کی چی بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه همش که سختی نمیشه اخه همش که نمیشه تا ابدیت سوزانده شوم
اخه مگه میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟همش عذاب بکشیم
بعضی مواقع از خودم میپرسم من چه کسی هستم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با خودم غریبه میشوم واز خودت نفرت پیدا میکنم
میشه راهنماییم کنید که من وقتی با این سوالات مواجه میشوم چه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با تشکر
پاسخ :
سلام
اگه این چیزها به ذهن شما میرسه پس جای تبریک داره . دشمن قسم خورده ی ما ، تا وقتی بتونه بدون زحمت و با یه ضربه ی ساده ما رو از راه درست خارج کنه ، هرگز به خودش زحمت زدن ضربه های بزرگ رو نمیده !
چنین افکار یعنی این که شیطان ، فهمیده نمی تونه به آسونی شما رو از خدا دور کنه ، برای این که بتونه به شما ضربه بزنه ، لازم دیده از ضربه های کاری استفاده کنه .
برای همین این فکر رو به ذهن شما وارد کرده که خدا کیه ؟ از کجا بوجود اومده ؟ قبلا کجا بود ؟ چطوری به وجود اومده ؟ چه شکلیه ؟ جنسش چیه ؟ نیاز به تغذیه داره یا نه ؟ آیا اصلا نیازی داره ؟ اگه داره چطوری اونا رو تامین می کنه ؟ خالق خدا کیه ؟ نمیشه که یه چیزی همین طوری بوجود بیاد ؟
مگه نمیگن خدا نیازی به عبادت ما نداره ؟ پس چرا ما رو خلق کرد و مهمترین وظیفه ی ما رو عبادتش خودش تعیین کرد ؟! و ...
خود خدا میگه که سعی نکنید ماهیت و اصل وجود من رو کشف کنید . چون عقل شما گنجایش و ظرفیت فهم جواب رو نداره .
یه بچه ی کلاس اولی میگه که دیشب تو اخبار میگفتن انرژی هسته ای و اتم ... . خانم معلم ، اتم چیه ؟!
معلم اگه بگه ، اتم از نوترون و پروتون تشکیل شده و ... ! اون بچه می فهمه که معلم چی گفت ؟! جریان عقل ما و فهم ماهیت وجودی خدا هم همینه .
ادامه دارد ...
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)