سلام
من ۲۵ سال دارم، خانواده فوق العاده ای دارم که از خدا می خوام پدر مادر و خواهر و برادرام عاقبت بخیر بشن، پدر زحمت کشی دارم که همسر فرزندانش رو خیلی دوست داره و از نظر امکانات راحتی برای ما کم نذاشته، پدرم صفات خوب زیاد داره اما چند تا صفت بد داره که باعث شده خوبی هاش به چشم نیاد.
اون هم اینکه خیلی زود عصبانی می شه و موقع عصبانیت آنچه فحش زشته، زشته که سنگ از خجالت میترکه به نوامیس طرف میده و آنچه تهمت و قضاوت بده به طرف و خانواده ش میده، البته تقصیر خودش نیست، مقصر پدر مادرش هستند مخصوصاً مادرش که وقتی بچه بودن بهشون حرف بد میزدن و این فحش ها و تهمتها راحت تو خانواده شون عادی شد و همه خانواده ش به غیر از چند تا شون این طور هستند.
اما من و خواهر برادرانم با پدرم فرق داریم و این به خاطر صبوریه مادرمه و همه علاقه زیادی به خانواده مون دارن، برعکس ما بچههای با ادب و خوبیم به گفته لقمان ادب از بی ادبان آموختیم اما ما بچهها با اینکه پدرمون این طوره خیلی براش احترام قائل هستیم، من خواستگارانم رو به خاطر این موضوع رد میکردم میترسیدم نگران بودم که همسر آینده م به خاطر پدرم بهم طعنه بزنه و یا به پدرم بی احترامی کنه خدای نکرده یا ارتباط منو با خانواده م و فامیلم قطع کنه.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)