میخوام تجربه خودم رو از رفتن به چند خواستگاری و چند مورد صحبت و آشنایی به قصد ازدواج در اختیارتون قرار بدم.
من یک پسر بین بیست و هشت تا سی و شش ساله هستم و میخواستم تجربه ام رو از به سرانجام نرسیدن هیچ کدام از مواردی که تاکنون باهاشون صحبت کردم رو در اختیارتون قرار بدم.
برای دختران که از قبل انتخاب میشن این مورد صادق نیست ولی مواردی که میگم باید مورد استفاده پسرها قرار بگیره، من خیلی بچه صادقی بودم و هستم و فکر میکردم اگه کاملاً صادق باشم و همه چیز رو همون اول کاملاً بگم این خوبه و شخص مقابلم از صداقتم خوشش میاد.
در صورتی که اصلاً این طور نیست یعنی خود انسانها میطلبند که بهشون حقیقت گفته نشه، یا اینجوری بگم که دیرتر گفته بشه. در ضمن اینها فقط و فقط برداشت و تجربیات شخصی من هستن و تعمیم نمیدم و فقط برداشت و نتیجه گیری شخصیمه.
در واقع نمی گم که دروغ بگیم. امّا همه حقیقت رو هم اول نباید گفت. چه درباره مشکلات درون خانواده مون، چه درباره روابط قبلی اگه باشه چه هر چیز دیگه.
البته باید قبل از عقد کردن و ازدواج گفت. منظورم توی دوران شناخت یا مراحل اول خواستگاری و قبل از ایجاد علاقه ست. چون وقتی علاقه ایجاد بشه از یک سری موارد می شه چشم پوشی کرد و چشم پوشی می کنن.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)