سلام

من خانومی ۲۵ ساله هستم که ۵ ساله ازدواج کردم. همدیگه رو دوست داریم و رابطه ی خوبی داشتیم تا به الان.

مشکل من شکاک بودنمه، به خاطر تجربه ی بدی که زمان مجردی داشتم و یکی از مردان متاهل فامیل بهم ابراز علاقه کرد از اون به بعد کلا بدبین شدم نسبت به همه ی مردان، به سختی تونستم به همسرم اعتماد کنم و باهاش ازدواج کنم.

اوقاتی که مدت طولانی گوشی دست همسرم میدیدم استرس میگرفتم، ترس اینکه نکنه الان داره با یه نفر دیگه چت میکنه، نکنه داره بهم خیانت میکنه و ... ، به خاطر همین گه گاهی گوشیش رو چک میکردم، اون اوایل دوران عقد که وایبر بود دیدم که توی یه گروه مختلط عضوه و توی مخاطباشم یکی دو تا اکانت دختر بود، ولی من به روش نیاوردم چون خودم محکوم میشدم که چرا گوشیش رو چک کردم.

بعد یه مدت گروه رو حذف کرد، ولی این تو ذهن شکاک من موند، یه قانون هم گذاشتم که هیچ کدوم حق نداریم اینستا نصب کنیم!، خلاصه تموم این سال ها من مخفیانه یه وقت هایی گوشی همسرم رو چک میکردم...