سلام

من رشته دبیرستانم تجربی بوده ولی دانشجو یکی از رشته های علوم انسانی هستم، الان دارم تلاش میکنم که پول هام رو جمع کنم تا پول مشاور و آزمون آزمایشی رو برای کنکور 400 جمع کنم و مطمئنم یه رتبه خیلی عالی میارم ... 

اما مسئله ای که هست اینه که من اعلام کردم که هدف هام نمردن و دارم براشون میجنگم، بقیه با توجه به چیزهایی که در موردم میدونن مطمئنن که به هر چی بخوام میتونم برسم. من هیچ کس رو به جز خدا پشت خودم نداشتم، الان دیگه دوستام و اون هایی که یکم کنارم بودن هم رو به روم وایسادن و خیلی سرد و گاهی تند باهام حرف میزنن، خانوادم طبق معمول حتی کلامی هم تشویقم نمیکنن (منظورم خواهر برادرامه. مامان بابام پیشرفتم رو میخوان ولی خب این چیزها رو تو خودشون نمیبینن منم درک شون میکنم).... من که همیشه خوب شون رو خواستم، سعی کردم حسود نباشم. 

من هیچ وقت جرات بیان هدف هام رو نداشتم و با وجود سعی و تلاش زیاد چیز کمی توقع داشتم، ولی این بار شهامت به خرج دادم و دلم گفت که خیلی بلند اعلامش کنم .


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)