سلام

من دختری 23 ساله و معلّم هستم. شرق کشور زندگی می‌کنم. خانواده مذهبی دارم امّا خودم آدم خیلی مذهبی نیستم. 8 ماه پیش با آقایی آشنا شدم که از لحاظ‌های مختلف خیلی به ملاک‌های من نزدیک بودن، از نظر اخلاقی فوق العاده هستند، محترم و با شخصیت، دانشجوی دکتری و 30 سال شونه و شغل شون هم رئیس بانک هستن، آدم خیلی مذهبی نیستن امّا خدا ترس و دل پاک هستند، تنها مشکل اینه که مذهب‌های متفاوتی داریم من شیعه ام و ایشون اهل سنت هستند. 

اوایل به خاطر مذهب به ایشون جواب رد دادم خودم مشکلی نداشتم نه من مذهبیم نه اون آقا، ولی می دونستم خانواده ام به خاطر اینکه خیلی مذهبی ان شدیداً مخالفت می کنن. خیلی در این مورد با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم و گفتن که فقط می خوان بدونن من ازشون خوشم اومده یا نه و مشکل مذهبو با خانواده حل می کنن. 

ولی قضیه شاید سخت‌تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردیم. از اولین باری که اومدن خواستگاری 5 ماه می گذره و از اون موقع تا حالا چندین و چندین بار اومدن، و خانواده من شدیداً مخالفت می کنن، حتی با  اینکه کلی حرف از خانواده من به خاطر مذهب شون شنیدن، از خونه بیرونشون کردن، ولی همچنان پافشاری می کنن، هر روز واسطه می فرستند و سعی می کنن خانواده منو راضی کنن، به خانواده م چندین بار گفته که من فقط دختر شما رو می خوام و اگه نشه هیچ وقت ازدواج نمی‌کنم، هر چند سال بگین منتظر می مونم و صبر می‌کنم تا رضایت بدین. 


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)