خانواده برتر

باسلام: درمورد سوال اول . خوب معلومه یکی با خدا بودن . دوم با اخلاق بودن فرد میتونه تاثیر قابل توجهی داشته باشه در زندگی . به عنوان مثال ماداشتیم داخل وبلاگ سابق خانمی بوده همسرش ثروتمند بوده . اماهمسر اون خانم هیچگونه اخلاق خوبی درزندگی نداشه ودست روی زنش بلندمیکرده ومن میگم علاوه بربی خلاق بودن تاحدودی هم بی خدا بوده (میگم تاحدودی بی خدا بوده نمیشه بگیم واقعا بی خدا بوده . چون اونم بنده خدا هستش). وعلاوه بر اینها فردی معتاد هم بوده که زنش نمیدونسته . من نمیگم معتاد ها افرادی بی اخلاق . وبی خدا هستنی یه زمانی سوء تفاهمی پیش نیاد . چون بعضی از کاربران عزیز کارشون فقط گیر دادن به کاربران دیگر است در این وبلاگ . اما امروزه متاسفانه ملاک اول ازدواج شده ثروت . بعد تحصیل و بااخلاق وبا خدا بودن فرد . نگید که اینطوری نیست که هست. البته دوباره خدای نکرده توهینی به دخترخانم هایی عزیز نباشه که فقط ملاکشون با اخلاق بودن و باخدا بودن شوهرآیندهشون هست  و ثروت  براشون اهمیت نداره

در مورد سوال دوم : اگه واقعا پسر مناسبی باشه .اول از لحاظ پاکی و صدافت ودیگر مواردتون در سوال دوم چراکه نه فقط سعی کنید دوران عقدتون 6ماهه باشه .چون بیشتر آشنایی. وشناخت پیدا میکنین از هم  . وتاجایی امکان داره  هیچ گونه رابطه جنسی نداشته باشید البته معذرت میخوام این حرفو میزنم ببخشید .  چون من دیدم افرادی که در دوران عقد بودن رابطه جنسی برقرار کردن هرچند هم محرم و زن وشوهر بودن .اما یه دفعه
آقا پسر نظرش عوض شده حالا سرکی بی کلاه مونده دختر خانم چون دختریش به زنی   تبدیل شده . اینم نظر شخصی خودتونه

درمورد سوال سوم . من اینو نمیدونم دروغی به شما بگم . اما یه مثال میزنم . الان پسر دایی من 23 سالش بود .اما باباش (دایی من کارخونه سنگ داره ) وشرایط پسر دایی من هم مثل شرایط خواستگار سوال فوق بود . اما عاشق یه دختری شد . اما اینو بگم هیچگونه رابطه دوستی نداشتن . ولی به مامانش گفت .ورفتن خواستگاریش. وجواب بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــه رو هم شنید.  البته کارشم هست داخل همون کارخانه سنگ پدرش . و ماشین .کار. وخانه خودشوهم داره . والان بهترین زندگی رو دارن.

به نظر من بلوغ روحی و روانی مهم تر از بقیه ی چیزاست .اینکه طرف ثبات داشته باشه بهتر از اینه که با کلی درآمد و داشتن خونه و ماشین هر روز یه سازی بزنه!! به نظرم 22 ساله های این دوره زمونه واقعا بچن !!!

اگه همه چی داری اصلا صبر نکن.شرایط اصلی رو داری..ثروت بدون اخلاق بدرد نمیخوره..اخلاق رو هم نمیشه گذاشت رو نون و خورد.پسکنار هم عالی میشن.سنتم خوبه ایرادی نداره.اونایی که زود ازدواج کردن ندیدم پشیمون بشن

اگه با اخلاقو وبا ایمان باشه ثروت بهتر از تحصیلاته. چون الان دیگه تحصیلات تو کشور ما طوری نیس که بتونه زیاد تو زندگی تاثیر بذاره 

از نظر من انسانیت و خانوادش خیلی مهم بود!که بدونم تو چه محیطی بزرگه شده؟؟!!بعدم تحصیلات،که بیشتر درکم کنه که خداروشکر همینم شد!نمیگم بی سوادا میزان درکشون پایین چه بسیار آدمایی الان تو جامعه هستن که شونصدا مدرک دارن ولی میزان شعور صفر،میزان درکشون صفر.بعدم شما چیکار به مردم داری خودت ببین تو این سن که الان هستی به بلوغ فکری رسیدی؟اگه رسیدی و میبینی شرایط برات جوریه که میتونی ازدواج کنی بکن.اگه هنوز نرسیدی صبر کن...چون ازدواج بچه بازی نیس!!اینم بگم خیلی از آدما هم هستن تو سن بالا ازدواج میکنن ولی هنوز مثله بچه ان،فرق خوب و بد رو نمی فهمن!!!

سلام آقای نجفی
اگه میشه بزاریدش تو یه پست تا نظر بقیه رو هم ببینیم:
 در بحث ازدواج امروزه می گویند برای ازدواج علاوه بر بلوغ جنسی به یک بلوغ اجتماعی و درک از زندگی مشترک نیز نیاز است. از طرف دیگر در روایات خاصتا در مورد دختر توصیه اکید به زود ازدواج کردن شده که حتی در روایت داریم از سعادت های مرد این است که دخترش در خانه خودش حیض نبیند. تا همین چند دهه پیش نیز در همین ایران خودمان دختران در سنین 9 و 10 و 12 سالگی ازدواج می کردند؛ و پسران نیز در سنین 16 و 17 سالگی ازدواج می کردند.
حال سوال من این است که در آن زمان اصولاً این بلوغ اجتماعی و درک از زندگی مشترک مطرح نبوده یا مطرح بوده اما واقعا یک دختر 10 ساله به بلوغ اجتماعی لازم برای ازدواج رسیده بود!؟
اگر آن زمان واقعاً یک دختر حدود 10 12 ساله و یک پسر مثلاً 16 ساله واقعاً درک درستی از زندگی مشترک داشتند و به آن بلوغ اجتماعی لازم رسیده بودند؛ چرا الان اینگونه نیست!؟
من خودم وقتی دختران در این سن فامیل را مشاهده می کنم و در ذهنم تصور می کنم که مثلاً این دختر خانم قرار است شوهر و احتمالاً بچه داشته باشد و خانه ای را اداره کند حقیقتاً خنده ام می گیرد. دختر 10 ساله امروزی ما یک نیمرو بلد نیست خودش درست کند یک فلاکس چای بلد نیست درست کند. از کل لباسهایش اگر هنر کند فقط جورابش را خودش بشوید. دختری که هنوز چیپس و پفک می خورد و عمور پورنگ و خاله سارا نگاه می کند و عروسک بازی می کند. و قس علی هذا. و ایضاً پسر 16 17 ساله ماه.
امروزه شاید دختر به 20 سالگی و پسر به 25 سالگی نیز برسد؛ اما همچنان آن بلوغ اجتماعی لازم را برای ازدواج پیدا نکرده باشند. همچنین چه کار می توان کرد که آن بلوغ اجتماعی لازم برای ازدواج تقریباً مقارن بلوغ جسمی و جنسی برای پسر و دختر ایجاد شود؟!
همچنین سوال دیگری نیز در زمینه ازدواج از خدمتتان داشتم که بی ارتباط با این موضوع نیست و آن اینکه امروزه اینهمه کتاب و مقاله و سایت و سخنرانی و ... در مورد ازدواج وجود دارد که مسأله ازدواج را از ابعاد مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند. کلی هم جلسات مشاوره وجود دارد. در دانشگاهها نیز در واحدهائی همچون تنظیم خانواده و تدبیر زندگی و ... به این موضوع پرداخته می شود؛ دختر و پسر هم قبل ازدواج چندین جلسه مفصل با هم صحبت می کنند و دقیق با ملاکها و سلایق و علائق همدیگر آشنا می شوند و بعد ازدواج می کنند؛ اما با اینهمه درصد زیادی از ازدواج ها به طلاق می انجامد. اما در گذشته ممکن بود حتی دختر و پسر تا شب عقد و حتی تا شب زفاف همدیگر را نبینند و هیچ صحبتی با همدیگر نکنند و اصلاً طرف مقابلشان را نشناسند و صرفاً والدین در این وسط همه کاره باشند؛ اما آمار طلاق نزدیک به صفر بود واقعاً دلیل این امر چیست!؟ که امروزه با اینهمه بحث و صحبت و ... باز هم طلاق بیداد می کند اما در گذشته با توجه به اینکه هیچ شناختی نبوده آمار نزدیک به صفر بوده است؟

سلام با تشکر از همهی کسایی که نظر دادن!من خودم تا ٥سال دیکه دکتر میشم و همیئه یه همسر دکتر مد نظرم بوده اما این خواستکار من لؤسانس داره اما از لحاظای دیکه ایده ال هست مثلا اجتماعی هست خوش اخلاقه وضع مالی خوبی دارن به طوریکه در سال مسافرتای خارج کشور میرن و...خانوادم نظرشون اینه که شاید بعدا کیس های مناسب تری برام بیاد  حالا نمیدونم جوةب رد بدم یا نه!!!?

این دیگه بستگی داره به خودت خواهر عزیز .فکر 5سال دیگه رو هم بکن . وموقعی که جواب بله رو میدی باید ازخودت مطئن باشی که در آینده زمانی حرفتون شد (بالاخره زن ومرد دعوا دارن باهم درطول زندگی و دعوا هم بخشی از زندگی هستش)  نگی که من دکتر هستم .شما لیسانس . نگی که  تو در حد من نیستی . نگی که من از لحاظ علمی ازشما بالاترم .و حتی نباید هم به خودت مغرور باشی  وباعث بشی شوهرتو از خودت ناراحت کنی .  بالاخره آدم ناراحت میشه .


ولی اگه جواب مثبت دادی . بهت میگم مبارک باشه. انشالله که همیشه سلامت و موفق باشین وهمیشه اینو بگو باخودت نه تنها برای خواستگارت .بلکه برای تمام کارهات . بگو خدایا راضی هستم به رضای تو . بالاخره هرچی خدا بخواد اون میشه .

حضرت رسول میفرمایند: