خانواده برتر

به نظرتون اینجور آدما اصلا ارزش هم کلام شدن دارن؟؟؟ سکوتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت و راه خودتو رفتن بهترین کاره.

متلک ربطی به چادری و غیر چادری نداره من خودم اونموقع که چادر میپوشیدم یه بار سر خیابون منتظر تاکسی بودم و همزمان دستمو تو کیفم کردم که یه چیزیو در بیارم که یهویی دیدم یه پسری شماره انداخت و رفت که تا چند ثانیه همینطوری گیج زل زده بودم به کیفم.

یه بارم داشتم  از خیابون رد میشدم که برم داروخانه که اون طرف خیابون بود در همین حین که داشتم رد میشدم به سمت داروخانه یه پسری سوار ماشین بود یهویی سرعتش رو کم کرد و به من گفت خانم میخوای کاندوم بخری؟اینقدر اعصابم خورد شد که نگو کلی هم فحشش دادم.

مثلا دوستم به من میگفت اگه یه پسری بهت متلک انداخت و گفت خانوم بهت شماره بدم تو بهش بگو برو اول شماره مامانت و ابجیت رو بیار تا من به بابام و داداشم بدم تا بعد.

اوندفعه خواهرم تو اینستاگرام یه چیزی خونده بود برام تعریف کرد میگفت:یه بار یه پسری به دختری متلک میندازه و میگه:وای باباش چی ساخته؟!بعدش دختره میگه تو هم برو مامانت رو بیار تا بابام یکی هم واسه شما بسازه.

و اولین متلکی خیلی خنده ام گرفت یعنی شدیدم خنده ام گرفت،یه بار داشتم از کنار یه کوچه ای رد میشدم که یه ماشینی هم پارک شده بود و رو صندلی شاگرد یه پسری نشسته و اهنگ بندری هم گذاشته بود و داشت میرقصید بعدش من که داشتم رد میشدم به من گفت:حالا جونوووووم دست بزن کِل کِل !!!!!همون موقع هم تو بازار بودم و اینقد خنده ام گرفت که نگو همش دستم رو جلوی دهنم میگرفتم تا کسی نفهمه گفتم الان یکی منو ببینه میگه این دختر خل و چل و دیوونه شده.ش

به رعنا

راستش رعنا جون من ادمی نیستم که بخوام پسری بهم متلک انداخت جواب بدم بیشترم از این میترسم که کسی همون جا باشه و اگه من جواب اون پسر رو بدم بفهمن که به من متلک انداختن و بگن لابد تقصیر دختره هست در ضمن شهرمون هم خیلی کوچیکه پس جواب ندم بهتره.

تازه این که هیچ نیست کاش همه ی چیز به متلک انداختن بود اوندفعه داشتم از سالن میومدم خونه همیشه هم از همون مسیر میومدم چونکه نزدیک تر بود ولی اون کوچه معمولا یخورده تاریک و خلوت بود طبق معمول داشتم میومدم که یه موتوری داشت رد میشد که سرعتش رو کم کرد و یهویی به سینه ام دست زد و فورا رفت منم هیچ کاری نتونستم بکنم خونه که رسیدم تا چقد نشستم گریه کردم و همش نفرینش کردم و گفتم امام حسین تو رو به سر بریده ات،به گلوی تیر خورده علی اصغر و به دست بریده ی ابالفضل عباس انتقام قطره قطره اشک هایی که من ریختم رو از این جنس مذکر پس فطرت بگیر که اگه بلایی سرش اومد بفهمه که این تقاص کاریه که با من و بقیه دخترا کرده.

این اتفاق بدجور تو روحیه ام تاثیر گذاشت دیگه از همون موقع من همیشه از مسیرهایی میام خونه که خیلی شلوغ باشه و الان هم مدام میترسم حتی موقعی که تو پیاده رو حرکت میکنم اگه موتوری یا پسری میخواد رد بشه اولا که کنار میگیرم و دوما همش دستام رو طوری که زیاد ضایع نباشه رو سینه ام میزارم دست خودمم نیست همش میترسم که یکی دست به بدنم بزنه ، یه بار با دو تا از دوستام تو پیاده رو ایستاده بودیم داشتیم حرف میزدیم که یه موتوری داشت میومد که من دوستم رو هل دادم طرف خودم و دیوار تا احیانا کاری نکنن که خود موتوری هم فهمید که گفت نترس کارتون نداریم.

به رعنا

شهر ما طوریه که اگه یه حرفی رو زدن چند تای دیگه هم روش میزارن و پخش میکنن عزیزم همون موقع که اون کثافت به من دست زد من غافلگیر شدم اصلا نتونستم عکس العملی نشون بدم در ضمن اون موتوری کثافت در حین حرکت این کار رو کرد،انشالله که واسه هیچ دختری پیش نیاد چون واقعا خیلی تو روحیه تاثیر میزاره و سخته.