خانواده برتر

قبلا هم در پست دیگری گفتم که ازدواج فامیلی در حالت کلی توصیه نمیشه. به دلایل مختلفی: یکیش همین چشم و هم چشمی های فامیلی و پز دادن های پوچ هست که بعدا ابعاد دیگری از خودش را ممکنه نشون بده و برای شما مانع تراشی بشه. معایب دیگری هم داره که حتی یک پست جداگانه را می طلبه.

با این حال اگر صرف ترس از نه شنیدن میخواید کنار بکشید به نظرم بهتره غیر مستقیم نظر ایشون و خانوادشون را جویا بشید و سپس اقدام کنید‌. در صورت نه شنیدن هم بدونید آسمون به زمین نمیاد! نه گناه کردید نه کار عجیبی! خانواده دختر هم اگر بخوان این نه گفتن را علنی در سطح فامیل پخش کنن که ابتدا خودشون زیر سوال میرن بابت رفتارشون و سپس شما به شخصیت واقعیشون واقف خواهید شد.

در پناه حق.

اونا جواب منفی دادن شما گفتین خب بهتر؟  :|

از نوشته ات حس میکنم خیلی برای ازدواجت هنوز زوده...

اگر پز میدن اونم به شما...

به نظرم یک فرد امین از فامیل بفرستید نظرشونو از زیر زبونشون بکشه. 

مثال میزنم اگر عمه دیگه ای دارید که با این عنه اتون صمیمیه و البته رازدار شما، ازش بخواهید یکبار سر صحبت درباره شما باز کنه تا ببینه نظر واقعی شون چیه. اگر بهانه بوده و کلا شما را نمیخان که دیگه خودتون کوچک نکنید. اما اگر مشکل شون شرایط بوده و حالا همه چیز روبه راهه اقدام کنید. 

راهکار دوم اینه که پدرتون با خواهرش یکبار دیگه نساله را مطرح کنه به صورت غیررسمی. یعنی یک روز که با هم تنهان بهش بگه که خودتون آماده کنید دیگه برای هر جوابی. 

به نظر من به دختر عمه اتون شخصا پیام ندید چون اگر یک درصد نخواد اولا همه با خبر میشن دوما امکان داره پدرش برخورد بدی باهاتون بکنه و یا دلخوری پیش بیاد. البته اینا احتمالاته. 

من راه اول میرفتم جاتون بودم. 

داداش عزیزم  من همه جا گفتم اینجا هم میگم  مردانه قید ازدواج فامیلی رو بزن  آخه من نمیدونم چرا  باید یه پسر  خودش و پیش فامیل به خاطر یه دختر  کوچیک کنه انقد شما هم  تا بهت نگفته برام مثل داداش می مونی بی خیالش شو تا بعدا ناراحت نشی  من خودم یه زمانی شرایط شما رو داشتم  فامیل رو بی خیال شو مثل من برو  با غریبه ازدواج کن تا ببینی چقد بهت احترام میذارن  به خدا  من یه ماهه تازه میدونم عشق و عاشقی و زندگی یعنی چی   داداش گلم  هروقت میرم خونشون کلی بهم احترام میذارن برادرخانومم از داداش خودم بیشتر بهم احترام میذاره مثل فامیل نیست که بری خونشون اخم و تخم کنه برات  هیچ گونه چشم و هم چشمی و حرفای خاله زنکی هم  من تا حالا ازشون ندیدم خلاصه روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که گیر فامیل نیفتادم  ازدواج فامیلی یعنی اول بدبختی و دخالت توی زندگی  ولی غریبه این چیزا رو نداره   من الان خیلی راضی ام از زندگیم  دوران نامزدیم همونه که میخوام  ایشالا شماهم این روزای خوب و ببینی  اگه درست تصمیم بگیری نه احساسی

سلام.

بنظرم برعکس شده!

خانواده دختر عمه شما گفتند شرایط ازدواج ندارید، خانواده شما هم بدون هیچ مکالمه بعدی، دست کشیدند و گفتند چه بهتر؟!! از این بهتر، بنظر شما می شد؟!

توی این ۲ یا ۳ سال، شرایط ازدواج رو به دست آوردید، نمیتونستید حرف بزنید که نامزد بشین و ...؟!

موردی که درک نمیکنم، خانواده دختر گفتند نه، شما چرا به دختر عمه تون بی توجه بودید و بی محلی میکردید؟! دختر خانم در این مدت عکس العملی نشون ندادند؟

پز دادنشون هم پز نیست، "بیشتر شبیه به یادآوری هست" که میخوان ببینین سر حرفتون هستید یا نه.

ولی اینجور که گفتید، دختر خانم دیدشون نسبت به شما عوض نشده باشه، خوبه و ممکنه شما رو هم مثل سایر خواستگارها ببینه.

حالا برید جلو، ببینید چی میشه

با فامیل نزدیک لطفا وصلت نکنید با تشکر کلا در هیچ موردی توصیه نمیشه دیگه قدیم نیس زندگی قبیله ای باشه این همه دختر تو سطح شهر ...

به یه دوست

سلام دوست من ظاهرا یک تغییر در متن داده شده و کلمه بهتر رو من ننوشتم فک کنم کلمه جایگزین (باشه) براش بهتر بود اون موقع من ۲۰ سالم بود و بنابر صلاحدید خانواده اصرار بیشتر فایده نداشت چون حق با اونا بود با توجه به سرباز بودن و البته فاقد شغل بودن بنده.

به مرد

دوست من سلام وقت بخیر 

حرف شما صحیح و متینه برا من سپاس از همفکریت

به هانا

دوست من سلام وقت شما بخیر

سپاس از همفکریت

سلام 

برو از دختره بپرس اخرش میگه اره یا نه خودتو خلاص کن 

قطی دختر که نیس 

والا بنظر من چیپ ترین رفتار خواستگاری پیامکی هست

به شخصه از یه "مرد" انتظار قاطعیت جرات ابرازگری و اعتماد به نفس دارم

سوال کننده

ببخشید من ذهنم آشفته بوده اشتباه متوجه شدم

این چیزی که شما گفتید بستگی به فرهنگ و اعتقادات خانواده شما داره

اینکه اگر والدینش بفهمن با دخترشون بدون هماهنگی اونا قرار گذاشتید بدشون بیاد یا نه

یا خود خانم چه حسی داشته باشه

ولی یه حرفی رو همچنان تکرار میکنم ولی به روش دیگه

جسور باش! خودخوری و خود درگیری چه فایده داره

اگر فکر میکنی باید مطرح کنی بگو و پا پس نکش

فقط جوانب رو بسنج و به روش درستش مطرح کن

تو زندگی هزاران موقعیت هست که ما ممکنه جوابی که میخوایم بگیریم یا نگیریم

باید تحمل نه شنیدن و نرسیدنم پیدا کنیم. این یکی از درسا و مهارتای زندگیه

سلام...😶😂فقط اومدم بگم این پز خواستگار اشو پیش خانوادتون میدن به قول خودتون یک مکانیسم دفاعی برای خانواده دختره... 

الی خانم 

سلام بانو وقت بخیر سپاس از راهنماییتون

مشکل من همینجاس که روش درست سنجیدن این مطلب رو نمی‌دونم 

نمیدونم چرا تو این مسئله انقد ضعف دارم خودخوری شده کار هر روزه من  

ولی بیشتر میترسم همون ترس از نه شنیدن 

بنده با وجود سن کمم به سبب موقعیت شغلیم شکست هایی داشتم و نه های زیادی شنیدم ولی زیاد برام مهم نبودن ولی تو این موضوع واقعا تحملشو ندارم من یه شخصیتی دارم که که خیلی کم به کسی حسی پیدا می‌کنم ینی تا به  این سن که رسیدم فقط ایشون مد نظرم بوده و بقیه به چشمم نیومدن به نظر شما راه حل چیه من چیجوری با ایشون صحبت کنم

خب برای من عجیبه که این مسئله انقدر بین آقایون شایع هست

یعنی به مسائل عاطفی که میرسن یدفه همه چی عوض میشه!

چیزی که من از  باقی آقایون دیدم این هست که اول از بابت یسری رفتار های اون خانم دنبال یسری نشون میگردن که احتمال بله شنیدن رو تقویت کنه. همون چراغ سبز 

ریسک داستان اینجوری ممکنه کمتر بشه 

خب شما وقتی از نگاه به دختر عمه ت هم اجتناب داری این فرصت رو داری از خودت میگیری

بعد به نظرم به همون شدت که ازش اجتناب میکنی آتیش اشتیاقتم ممکنه تیز تر بشه. چون وقتی یه احساس ابراز نمیشه و پروسه ی شناخت طی نمیشه ذهن به یسری تصورات خوشایند هی دامن میزنه در نتیجه شما بیشتر تو ذهنت عاشقی تا در واقعیت

بعد من خیلی موارد رو نمیدونم که تعیین کننده است

اینکه سطح اعتقادات شما دو نفر چطور هست

از نظر فکری چطور دختری (رفتاری که برای یه دختر جذاب هست ممکنه ار نظر دختر دیگه زننده تلقی بشه)

اینکه میزان رفت و آمد شما با خانواده عمه تا چه حد هست. چند بار در سال میبینیش دور همی دارید یا نه

اگر دارید روابط بین جوونا چجوره. مثلا اینجور هست دور هم بشینید گپ و گفت داشته باشید یا زنونه مردونه تو مهمونیا جداست

اینکه تو فضای مجازی این دختر عمه شما رو فالو داره؟ یا منظورت پیامرسان هست؟ منظورم اینه میزان تعاملی که الان دارید در چه حده

آیا شما خواهر داری؟ یا دختر عمه/عمویی که با این خانم صمیمی باشه رازدار و حرف نگه دار شما هم باشه بتونی کمی ازین طریق مزه دهنشو بفهمی

حتی میتونی بجای اینکه یهوووو بری قرار بذاری یه سری حرفای دیگه قبلش پیش بکشی _ یعنی مستقیم به نیتت اشاره نکنی اول راجع به موضوعای دیگه حرفی بزنی بعد کم کم واکنش هاش رو بسنجی که دستت بیاد پیشنهاد ازدواجت رو مطرح کنی یا نه . البته این رفتاریه که بعضی پسرا نشون میدن که خود من به شخصه یذره شو اوکی م ولی زیاد که میشه حالم از پسره بهم میخوره چون میبینم انگار قصد بازی دادن داره

خلاصه که راه زیاد هست

سطح اعتقادات تا حدودی نزدیک بهمه  

میزان رفت و آمد سالی ۳ یا چهار بار دورهمی هم جوونا زیاد ندارن بیشتر پسرا با پسرا و دخترا با دخترا هست 

بنده اینستاگرام ندارم تعامل در حد صفر با ایشون

بنده تک فرزند هستم و فامیل آن چنان صمیمی که بتونه این کار رو برام انجام بده ندارم 

ولی مثلا هفته پیش دورهمی بودیم ایشون هم تشریف داشتن دقیقا رفتار ایشون در نظر داشتم رفتارشون شبیه به رفتار منه یعنی نه نگاه می‌کرد نه توجه شاید ذهن من اینجور تصور میکرد ولی بنده هر از گاهی به صورت ناگهانی به مدت کوتاه که نگاه می‌کردم توی ۲ مورد ایشون قبلش به من نگاه می‌کرد وقتی چشم تو چشم میشدیم نگاهش رو میدزدید

منظورم این بود مذهبی هستید یا غیر مذهبی 

خب خیلی سخت شد که! راهی به ذهنم نمیاد واقعا 

و یه سوال چرا مجدد از طریق مادرتون مطرح نمیکنید؟ 

یا یه سوال دیگه- ایشون دانشجو یا شاغل هستن که بیرون بتونی جایی "مثلا" اتفاقی ببینیش؟ مثلا تو دانشگاه برید و وانمود کنید که مثلا کاری داشتید اینجا و اتفاقی ایشون رو دیدید. یه همچین داستانی! که 2 کلمه حداقل حرف زده باشید 

وگرنه بدون هیچ پیش زمینه یهو بهش پیام بدید که قرار بذارید و صحبت کنید نمیدونم واکنشش ممکنه چی باشه 

اگه زیاد متعصب نیستن با خود دختر صحبت کن چون شاید **** *** داشته باشه و تو فکر ازدواج با اون....شایدم بخودت علاقه داره رد میکنه🙆

نیمه مذهبی 

برای مطرح کردن با مادر والا منتظر بودم ببینم چی پیش میاد الان دو سه ساله منتظرم ببینم چی پیش بیاد دلیل اصلیش هم همون ترسیه که قبلا عرض کردم 

بله ایشون در مقطع کارشناسی ارشد  تحصیل می‌کنند ولی به دلیل دور بودن شهر ها از هم امکان پذیر نیست که بتونم به صورت اتفاقی ایشون رو ببینم البته بنده سال ۹۵ دانشگاه ایشون قبلا کارشناسیمو خوندم و چند واحدی پاس کردم ولی به دلایلی انصراف دادم می‌تونم مثلا به بهونه انجام معادلسازی واحد های پاس شده از ایشون تقاضا کنم که برام انجام بدن و حالا برم ازشون بگیرم که اونم نمیدونم قبول میکنه یا نه

به عنوان یک برادر میگم،واقعا از این ازدواج اجتناب فراموشش کن

اصلا برو ادامه تحصیل بده تو دانشگاه با دختری بهتر آشنا شو که از سرت بپره

الان جوونی،کلت داغ و بخاطر یه سری هورمون متوجه عمق قصه نمیشید

ایشالا هرچی خیره