خانواده برتر

نخیر شما درست فکر میکنید

خیانت به همسر دلایل زیادی داره که بنظرم تا جای طرف نباشی نمی تونی درک کنی طرف رو

شاید مثلا به اونی که خیانت شده خودش باعثش بوده شاید باعثش نبوده

بهترین راه ازدواج نکردنه.یکی دیگه رو هم مجبور نمیکنیم انقدر سختی بکشه متعهد باشه.

الان تو این دوره زمونه دوست دختر و زن طرف رو هم میدزدن.ما پسرا هم باید حواسمون باشه گول نخوریم.

آدمای خائن این مطالبی رو که درباره تعهد گفتید میدونن. خودشونو میزنن به اون راه و ...

اینو یادت باشه ما انسان ها قدرت اختیار داریم ولی تاثیر پذیر هم هستیم و خیلی از اعمال ما تحت تاثیر حرف یک شخص یا عمل اون انجام شده و میشه

مگه فیلم ترکیه؟😂

تا حدی با صحبتتون موافقم

بهتره بگیم کرم از هردو طرفه

چون اگه خانم ها بخواد تلاشی بکنن معمولا آقایون فرار میکنن

پس کشش دوطرفه است

فکرت درسته. منم همین فکرو دارم.

همیشه تقصیر میندازن گردن خانم‌ها و میگن خانمه دزدید. ولی باور کنید آقاهه از خداش بوده. اون ادمایی که اینو میگن میخان طرفو تخریب کنن تو جمع. که واقعا هم تخریب میکنند. البته شاید چون این کارا برای زن‌ها زشت‌تره بیشتر گیر رو زناست.

بله طرف مقابل شی نیست که دزدیده بشه دارای اختیارو عقل هست

اما شما فراموش کردی اون فرد انسانه وعلاوه بر عقل واختیار دارای نفس و امیال و ... هست 

طرف کاری میکنه شبیه کاری که شیطان میکنه مثل وسوسه، مثل اغوا گری و...  که زمینه رو فراهم میکنه که  نفس  فرد بیدار میشه حالا یک عده بر نفسشون غلبه میکنن و میتونن متعهد باقی بمونن( که خوش ببه حال همیچین افرادی واطرافیانش ) ولی یک عده زود وا میدن  ونمیتونن

 بنابراین خیلی وقت ها وقتی میگن فلانی  طرف رو دزدید به اون معنی اون دزدیده شدن اشیا نیست بلگه  بدین معنیه که فلانی  کاری کرد که طرف  خودش با پای خودش از اونجایی که هست رفت.

با این حال من موافق این هستم که تاکسی نخواد به قول شمادزدیده نمیشه

اما  به این نکته دقت کنید

به جز پیامبران یک انسان معمولی  ممکنه خطا کنه  واسیر بشه  خودمون هم مستثنی نیستیم  چه بسا خودمون هم در شرایطی دزدیده بشیم خخخخخخ

 نویسنده جان !

خیلی وقتا همه چی رو ی کاغذ قشنگه و ادم شعار میده ولی تو تاریکی همه عین هم میشیم!

همین چند وقت پیش یکی از دخترانی که میشناختم که همیشه میگفت اونایی که زن دوم میشن فلانن و خونه خراب کن ویا اونایی که دوست پسر دارن فلانن ،

خودش رفت صیغه یک مرد متاهل شد!

به نطرم دختر نخلستان به زیبایی هر چه تمامتر این موضوع رو توضیح داد

ببینید این حرفی که شما می‌زنید درسته

اما انسانها همیشه کار درستو انجام نمیدن میدن؟

خیلی وقتها ممکنه به خاطر شرایط سختی که درش قرار دارن کاری رو انجام بدن که بعدا ازش پشیمون بشند

 پس تک تک افراد جامعه باید سعی کنند شرایط بیراهه رفتن برای دیگران رو کم کنند

مثلا برای همون فرد متاهل، بقیه آشناها و همکاران جنس مخالف باید از شوخی و بگو و بخند و کل کل کردن و چت کردن و دردودل کردن باهاش خودداری کنند حتی اگر این کار بی منظور باشه و خودشون اصلا حتی در فکر رابطه با اون فرد هم نباشند

شاید اون فرد متاهل الان در شرایط روحی و روانی و خانوادگی سختی باشه و یه هل دادن کوچیک حتی بدون هیچ قصد و غرضی اون رو به راه نادرستی بکشونه

در نهایت اینکه بله انسانها شی نیستند ولی فرشتگان بدون بال هم نیستند و غریزه و خودخواهی و جاه طلبی دارن

سلام وقت بخیر 

 سخن شما متین 

  ما در اجتماع زندگی می کنیم . شاید ما از خودمان مطمئن باشیم که دچار لغزش نمی شویم ولی از طرف مقابل نه . و  زندگی اجتماعی حکم می کنه در اجتماع رفتاری داشته باش که کمترین اسیب را به خودت و دیگران برسانه . 

 شاید رفتاری و عملی که از نظر ما عادی و هیچ نیت بدی هم پشتش نیست  به یک نفر اسیب بزنه .  طرف مقابل ذهن و افکار و نیت ما آگاه نیست و افکار خودش داره و ممکنه که  رفتار شما  را انطور که میخواهد برداشت کند .

 از طرفی اگر قصد هم پشت بعضی رفتار باشد و ادمی از قصد اینکار را انجام بدهد ،عکس العمل ها متفاوته و شاید  یک پیام ساده برای درد دل کردن با دوست همسر شما را به جاده خاکی ببره .

  خلاصه کلام شما از دل خودت خبر داری نه طرف مقابل پس رعایت بعضی موارد الزامی است. 

جالب بود . 

دقیقاً منم سالهاست دارم سعی می کنم همین رو به بقیه بفهمونم . 

اینکه خیانت ، خیانته . و هرفردی هم قدرت انتخاب داره . هیچ وقت طرف سوم رو به دزدیدن طرفم متهم نمی کنم بلکه فقط خنجر اتهام رو سمت طرف خودم می گیرم اونم به خاطر خیانت . به خاطر اینکه به جای من ، یکی دیگه رو انتخاب کرد ! همین.

هرچند میل به خیانت گویا در وجود هرکسی نهفته است ... 

با دختر نخلستان موافقم به نظر من چه اون متاهلی که خیانت میکنه چه اون کسی که با متاهل رابطه برقرار میکنه هر دو مقصرن 

بگذارید سعی کنم مثل یک فردی که قراره دزدیده بشه فکر کنم.

اینم بگم که شاید نود درصده این چیزا توی ناخودآگاه طرف فکر میشه.

میگه: ببین من الان این زنو دارم فلان مقدار من رو دوست داره فلان مقدار بهم محبت میکنه. فلان مقدار به حرفام گوش میکنه و منو مرد خونه میبینه (یا نمیبینه) و از اینکه زنمه به خودش افتخار میکنه (یا افسوس میخوره)

بعد اون مورد جدید رو میبینه: اووه فکر کنم این منو خیلی دوست داره. ببین چجوری نگام میکنه. ببین چقدر ازم تعریف میکنه و خوشش میاد ازم. خدایی اینو با زن خودم مقایسه میکنم که نه دیگه بهم محبت میکنه نه تحویلم میگیره میبینم این بهتره. زن خودم که دیگه احترامم بهم نمیذاره انگار دیگه انگار بچه اورده دیگه خرش از پل گذشته فکر میکنه دیگه من بندم. داره چاق میشه و دیگه اصلا به من که هیچ، به خودشم نمیرسه. دیگه رابطه جنسیمون شده هر دو هفته بکبار!

اگه این خانوم جدیده این قولی که چشماش داره میده بهم رو بهش عمل کنه خیلی بهتره زندگی با این زن. حالا ببینیم چی میشه.

درباره لفظ "دزدین" که یک کنایه هست و الزاما قرار نیست که یک شیء دیده بشه؛ پس نباید خود لفظ مورد بحث قرار بگیره. چون با آرایه های زبان، سر و کار داریم.همونطور که "فرار مغزها" رو هم نباید با این نگاه بهش توجه کرد. پس بازی با لفظ رو بزاریم کنار.

کنایه "فلانی رو دزدین" در بحث شما، اشاره به اغفال فرد داره. حرف شما در مورد "اختیار" و "تعهد" درسته. منتهی شما خیلی کلی به مسئله نگاه کردید و اصلا توجهی به شرایط خاص اون نداشتید و نتونستید برای اون تفکیک شرایط قائل بشید. لفظ "فلانی رو دزدیدن" برای مواردی به کار میره که فرد با هزار حیله، نیرنگ و چرب زبونی، فریفته بشه و به نوعی از راه به در بشه. یعنی با همه ی این اغواگری ها باعث بشن که عقل طرف زایل بشه و فردی رو فریفته خودشون کنند. در این موارد اختیار هست ولی دیگر موارد هم باید دیده بشه. چون اگر فقط بحث اختیار بود که لفظ "دزدیدن" رو به کار نمی بردند. که این اشاره به اغواگری و از راه به در کردن داره. ولی اگر عملی با اختیار کامل انجام بگیره، اونوقت لفظ "دزدیدن" براش به کار نمیرفت. دیگه بهش میگن "خیانت". اگر بحث شما اینه که باید توجه کنیم که کی بگیم "خیانت" و کی بگیم "دزدیده شدن"، آره درسته و این ها نباید جای هم به کار برن.

یه سوال از شما داشتم، آیا کسی که دزدی یا قتلی مرتکب میشه عقل نداره ؟ چرا داره ولی قوه ها و دیگر امیالش در اون لحظه پر رنگ تر میشه و عقل به انحطاط میره و باعث میشه که انتخاب بدی صورت بگیره. یه سوال دیگه از شما داشتم، آیا حیوانات یک گونه خاص، همگی هنگام راه رفتن یک مسیر یکسان رو انتخاب می کنند ؟ خیر. در عین حال که حیوان هستند ولی مسیر راه رفتن و انتخاب خودشون رو دارند. اگر ما این رو "قدرت انتخاب در سطح حیوانی" بنامیم، میشه گفت که در صورت بروز دیگر امیال و قوه ها در انسان مثل خشم، شهوت، غم و اندوه و ....، باعث انحطاط "عقل" میشه و قدرت انتخاب رو در سطح حیوانی پایین میاره. اگر شما دنبال یک گربه هم بدوید، به هر حال اون گربه یک مسیر فراری از یک گوشه خونتون می تونه انتخاب کنه تا فرار کنه؛ و همچنین اگه گربه ای دیگه باشه میتونید ببینید که اون هم مسیر دیگه ای رو انتخاب میکنه. خیلی ها با مصرف قرص های روان گردان یا مواد مخدر، دست به خودکشی، قتل یا دیگر جنایات میزنند. آیا این ها قدرت انتخاب نداشتند ؟ یک فرد دیوانه قدرت انتخاب نداره؟. حتی در دادگاه هم می بینید که در پرونده های جنایی، در مورد وضعیت عقل و هوش فرد صحبت می کنند که آیا در هوشیاری کامل بوده یا نه؟. پس نباید فقط به صرف قدرت انتخاب تکیه و نتیجه گیری کرد.

جمع بندی اینکه اگر عملی با انتخاب کامل آگاهانه صورت بگیره، در اون صورت بهش میگن "خیانت" ولی اگر انتخاب عملی هنگامی صورت بگیره که دیگر امیال انسانی و دیگر قوه های فرد، پر رنگ تر شده باشند، دیگه بهش نمیشه 100% گفت "خیانت" چون تحت شرایط خاصی بوده. البته این دلیل نمیشه که کسی  خیانت کنه و بعد برای رهایی از کارش بیاد بگه گولم زدن.