سلام

من یه برادر 26 ساله دارم که دیپلمه است ، پدرم براش یه مغازه زد، اوایل ذوق و شوق داشت بعد یه مدت دلش و زد و با یه مقدار بدهی مغازه رو جمع کرد. بعد اونم میرفت کارهای پاره وقت، کارگری ، نقاشی ساختمون و ... . 

الان یه مدته فقط میخوره و میخوابه ! نه سر کار میره، نه از خونه بیرون میره، هیچی به هیچی ، به حرف هیچ کسی هم گوش نمی کنه، با بابام که اصلا حرف نمیزنه، با برادر بزرگم همش دعواست و مدام بهش میگه تو زندگی من دخالت نکن، یه مقدار احترام مامانم و نگه می داره ولی با اونم حرف نمی زنه، فقط یکم با من حرف میزنه و همه ش حرف از خارج رفتن میزنه . 

اگه صحبت ازدواج من پیش بیاد کلا دپرس و گوشه گیر میشه به من محل نمیده. اینم بگم به یه علاقه داره ! همو نمیبینن و دورن از همه . آقایون به نظرتون با برادرم چیکار کنم؟ چه جوری باهاش حرف بزنم؟ چی بگم که یکم به خودش بیاد ؟ 

آخه ما پول نداریم که بتونیم بفرستیمش خارج، اونم نه مدرک داره نه حرفه ای بلده هیچی فقط بگم زبانش فوله ، پدر و مادرم کلی غصه شو میخورن منم همین طور، بعضی اوقات میگم با اون دختر حرف بزنم اون باهاش حرف بزنه شاید حرف اون رو گوش کنه، داداشم میگه اون اگه بلد بود تا حالا یه کاری براش میکرد معلوم نیست با چه امیدی اومده به برادر بی پول و بیکار من علاقمند شده!

پدرمم چند بار گفته اگه میخوای با اون دختره ازدواج کنی بگو من دور و برم و جمع میکنم یه جوری جور میکنم ولی همه ش میگه من که قصد ازدواج ندارم.

آقایون لطفا نظرتون رو بگین و اگه راه کاری دارین بگین. ممنون میشم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) روابط خواهر برادری (۲۲ مطلب مشابه)