سلام دوستان
خانواده ی من جوری نیست که مرجع تقلید و اینا داشته باشیم شایدم داریم و من نمی دونم ، من نزدیک به پانزده سال دارم . توی مدرسه دوستام رو از دست دادم و و فکر کردم برای بدست آوردن دل آدم های جدید باید جلب ترحم و توجه کنم . به خاطر همین دروغ زیاد گفتم . بعد از کلی ماجراهای دروغ که براشون تعریف کردم گفتم که مادر بزرگم فوت کرده در صورتی که خدا رو شکر زنده هستن .
دومین کاری که انجام دادم خودم رو زدم به بیماری قلبی و کلی ادا در آوردم و توجهشون رو جلب کردم . حالا از اوایل تابستون حالم عوض شده فهمیدم که با اینکه توجه اونا رو بدست آورم اما خداوند دیگه هیچ توجهی به من نداره . از غصه دارم می میرم .حالا نمیدونم که به دوستام بگم یا نه ، بهترین دوستم در مورد این مشکلات خیلی بهم لطف داشته .
حالا می خوام بدوم حتما باید بگم بهش ، دیروز بهش گفتم که من یه گناهی کردم که تو باید ببخشی ، اون هم از روی مهربونیش گفت که نشنیده می بخشه ، اما ازم خواست که فرداش یعنی امروز زنگ میزنه تا بهش بگم حالا من موندم بلاتکلیف ، دیشب یه ساعت داشتم به این موضوع فکر میکردم ، خوابم نمی برد .
لطفا کمکم کنید بگید چی کار کنم ؟
می دونم که اگه بهش بگم ممکنه ببخشتم ولی دیگه هیچ وقت باورم نمیکنه
می خوام بدونم توبه کردن کافیه یا باید حتما بگم تا خدا ببخشتم
مرتبط:
گناه دروغگویی بخشیده میشه؟ راه جبرانش چیه؟
راهنمایی در مورد توبه از دروغ و جبران گذشته
با شوهری که زیاد دروغ میگه باید چیکار کرد ؟
اگه دروغم افشا بشه باید از خونه فرار کنم
به خاطر دروغ های نامزدم دارم به جدایی فکر می کنم
تظاهر کردن های دروغین به خوشبختی خسته ام کرده
از خدا طلب بخشش و مغفرت کردم یعنی میپذیره ؟
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۲۵۵۴ بازدید توسط ۱۹۴۳ نفر
- جمعه ۱۹ مرداد ۹۷ - ۱۶:۱۵