خانواده برتر

شاعر در این مواقع میفرماید جانا سخن از زبان ما میگویی...
باز شما شرایطت خوبه اینطور ک گفتید تک فرزندید یا فرزند و آخر و بقولی خاهر و برادراتون رفتن سر خونه زندگی اما حدس میزنم تک فرزند باشید،بنطرم ادامه تحصیل بده و برو ی شهر دیگه کاری ک من خودم میخام بکنم، البته من خودم دیگه برام مهم نی هرچه باداباد احساس میکنم مادرم چاره ای نداره و یجورایی بهش حق میدم تنها راه حلم همین تحصیل و دانشگاس. خانواده هایی ک همش نگران باشن،اهل ریسک نباشن تو این خانواده ها باید همیشه ی عده زندگیشون باب میل بقیه باشه تا بقیه خوب زندگی کنن، ی عده باید تو حصار خودشون زندگی کنن، حصار اطرافشون رو فدا کنن تا بقیه بتونن بهتر زندگی کنن،تو خانواده هایی ک بعضی بچه ها رو وابسته بار میارن ب معنای واقعی ظلم میکنن بهشون،ب معنای واقعی زندگیشونو  ازشون میگیرن،شاید ی عده بگن اینطور نی ولی رفته رفته همین میشه،ب فرض منه نوعی وقتی از اول زندگیم خاستم ی کاری کنم گفتن صبر کن بزرگ شی،صبر کن ازدواج کنی،صبر کن داداشت بیاد با داداشت بری، صبر کن فلانی بیاد اگه اجازه داد بشه و این اگه اگه ها صبر کن ها اعتماد ب نفس افراد رو از بین میبره،چیزی ک تو جامعه ما شده، خیلی بده این نوع شیوه تربیتی ک خانواده های ما برای ما انتخاب کردن نمیدونن چ ظلمی دارن میکنن بهمون شایدم میدونن و چاره ای ندارن...
بهرحال ما ک دیگه خسته شدیم از نق زدن فعلا زندگیو دایورت کردیم،شمام یا شرایطتتو تغییر بده یا زندگیو دایورت کن

به نظرم هنوز تو عرف جامعه ما خونه مجردی برای دختر خانوم ها نمره منفی  محسوب میشه حرف مردم و .... بهترین راهتون به نظر من همون ازدواجه ایشالا زود تر ادواج کنین مستقل بشین برین سر خونه زندگی خودتون

میدونم جی میکی ولی قدر خونواده تو بدون واقعا جیزای که تو داری برای خیلی ها آرزو دست نیافتنیه، خانوم آدم به هرکجا که برسه بازم تو زندکیش خلاء ی وجود داره و داشتن همون خلاءکه بنظرم انکیزه آدمو قوی میکنه هیج آدمه همه جی تمومی تو دنیا وجود نداره ولی اینو میکم کاش منم موقعیتای تورو داشتم خانومی

شما باید استقلال رو توی رفتار و شخصیتت نشون بدی. وقتی ضعف رو توی رفتار و شخصیتت نشون بدی، اوضاع همینه. با حفظ احترامشون، اجازه دخالت توی حریم شخصیت رو بهشون نده

سلام

باز این آرزوهای جذاب!!
این پست منو یاد پستی می اندازه که پسری اومده بود گفته بود ما چقدر بدبختیم مثل خارجیا نمی تونیم مشروب بخوریم پارتی بریم روابط آزاد داشته باشیم!!!!!
متاسفانه غرب جوووووووری سبک زندگی و تفکراتشو وارد زندگی همه مردم جهان کرده که درواقع همه رو شستشوی مغزی داده.و هرکس به نقد این سبک زندگی بپردازه عقب افتاده معرفی میشه.غرب کاری کرده که ارزشا تبدیل به ضدارزش بشن واز دیدگاه جامعه شناسی این نقطه ی مرگ یک فرهنگه،مگه اینکه بتونه جلوشو بگیره.
واقعا الان یعنی تنها آرزوی شما اینه که برای بیرون رفتن به کسی جواب پس ندین؟خودتون می گین استقلال مالی کمک می کنه که از نظر رفتاری هم مستقل بشین ولی در فرض سوال این نقض می شه چون شما استقلال مالی دارید و  رفتاری نه!
این چیزی که شما مطرح کردید مربوط به فرهنگ خانواده و ویژگی های شخصیتی افراد می شه.شما اگه اینقدر دوست داشتین کسی کار به کارتون نداشته باشه توی این سالهای زندگی این موضوع رو واسشون جا می انداختید و اونا هم قطعا کمتر کنترلتون می کردن.
من دختری می شناسم که پدرش روحانیه و هنوز بیست سالش هم نشده ولی با ایستادن جلوی خیلی از چیزایی که تو خونه شون عرف محسوب می شد الان راه خودشو می ره!بدون این که بره و تنها زندگی کنه.من کارشو تایید نمی کنم چون به هرحال موافق هیچ ایستادگی بی ادبانه جلوی خانواده نیستم ولی منظورم اینه که این کار شدنیه حتی توی یه خانواده کاملا مذهبی و سنتی.
شما تو خونه پدرت تلاشی برای این موضوع نکردی یا تلاشت کافی نبوده.بدلیل ترس،علاقه، احترام یا هرچیز دیگه.حالا فکر می کنی اگه تنها زندگی کنی دیگه هیچ مشکلی نخواهی داشت؟چرا.چون شخصیت خودت اینجوریه و این درون افراده که بیرون رو می سازه.
تنها زندگی کردن "ظاهرا" خیلی معرکه و خوبه باز به خاطر همون تصویری که غرب نشون داده. ولی شما اگه رفتی و به قول خودت مستقل شدی پس فردا حق نداری بیای پست بذاری خواستگارام به خاطر اینکه قبل ازدواج تنها زندگی می کردم می ذارن و می رن!یا بعد ده سال بیای بگی آه وقتی دوستانم رو می بینم که کنار همسراشون خوشبختن و به پیشرفت های فردیشون هم رسیدن دلم می گیره و از این موارد.
مشکل جوانای ایرانی اینه که یه برش از غرب رو می گیرن و اجراش می کنن ولی اینو درنظر نمی گیرن که جامعه ما هنوز به یک جامعه مدرن تبدیل نشده و هنوز در قسمتای خیلی زیادی از کشور فرهنگ سنتی غالبه.بعد که با چالش های انتخابشون روبرو می شن جامعه رو مقصر می دونن!!درحالی که همین مسائل قبل از انتخاب بهشون گفته می شه و اونا می گن نههه  الان زمونه تغییر کرده دیگه این مشکلات وجود نداره.
بابا ملت توروخدا بفهمید که اینجا ایرانه.اسمش "جمهوری اسلامی"است.خودتونم رفتین و به این جمهوری اسلامی رای دادین.پس به قواعدش پایبند باشین.اگرم پایبند نبودین حق ندارین مشکلاتتون رو بزنین تو سر ایران!مشکل از خودتونه که عجولانه و سطحی تصمیم می گیرید.

سلام
میفهممت و خیلی شبیه همیم، و میخوام بدونم ملت واقعا چی میخوان بگن و نظر بدن.
دغدغه اصلی من توی ارتباط با خانوادم در مورد رفت و آمد با دیگران هست، مثلا وقتی یکی میاد خونه، چرا با اینکه من خستم و دلم نمیحواد در اون لحظه اون آدم رو ببینم، پاشم بیام بیرون و مهمون داری کنم.
یا چرا من باید برم خونه افرادی که کل خانواده رو دعوت کردن درحالی که از رفتارشون خوشم نمیاد.
اگر نرم و ارتباط هم نگیرم پشتم صفحه بذارن و بگن جامعه گریز یا مغرور. در حالیکه من خودم دوست دارم جامعه افرادی که باهاشون ارتباط میگیرم رو تعریف کنم.
خدایا ما رو از زیر این جور الم ها در بیار لطفا:)

احساستو درک میکنم

به m3e

ممنون از بقیه دوستان بابت نظراتشون

به خاطر فرار از شرایط خونه ازدواج کنی می شه حکایت از چاله به چاه !

به m3e
برو عمو

با سلام.من20سالمه.ولی از سن 15