سلام خسته نباشید
یه خواستگاری برام اومده که از اقوام دور پدریم هستش و یه سری تفاوت هایی هست که من و نگران کرده . خواهش میکنم لطف کنید راجب تک تک سوالام جواب کامل بدید:
1-تفاوت سنی 8-9 سال من 24 سالم و ایشون هم 32-33 سالشونه به نظرتون این تفاوت سنی میتونه مشکل ساز بشه؟
2-تفاوت زیاد طبقاتی ما یه خونواده سطح متوسط هستیم ولی خانواده ایشون وضع مالی خیلی مرفهی دارن .به نظرتون این مشکل ساز میشه در صورتی که چون با هم نسبت دوری داریم از وضعیت زندگی ما خبر دارن؟
3-ایشون به غیر از مادرشون که خانه دار هستند بقیه اعضای خانواده تحصیلات عالیه دارن ولی ما در سطح معمولی هستیم و من لیسانس دارم به نظرتون با توجه به اینکه از ما شناخت دارند ممکن در آینده بابت این موضوع تحقیرم کنه؟
4-موضوع بعدی اینکه ما خونواده سنتی هستیم و مقیدبه حجاب (منظور از حجاب چادر نیستش همون مانتو روسری )و کلا من جلوی نا محرم ها حجابم و رعایت میکنم و خانواده ایشون زیاد حجاب براشون اهمیت نداره البته نکه بد بگردن مثلا عکسهایی که تو مسافرتهای خارج از کشورشون و گرفته بودن دیدم که حجاب نداشن
5-وآخریش اینکه من هیچ وقت دوست پسر نداشتم آدم مقیدی هستم نماز میخونم ولی اصلا آدم خشکه مذهبی نیستم و نگران این هستم که آدم معتقدی هست مثلا حلال و حروم سرش میشه ,ایمانش قوی هستو...البته همه ازش تعریف میکنن که پسر مودبیه ولی خب من از از خصوصیات اخلاقیش هیچ اطلاعی ندارم به نظرتون میشه بهش اعتماد کرد؟
و اینکه خونوادش منو براش در نظر گرفتن و ایشون هم قبول کردن مثل اینکه دلیل قبولیشونم پاک بودن(منطور دوست پسر نداشتن)و شناس بودن منه
آقای نجفی من از گذشته این آقا هیچ اطلاعی ندارم و از دوست دختر داشتن و کلا از روابطش اطلاعی ندارم خانواده تاییدش کردن که پسر خوبیه و دیگه اینکه من فکر میکنم به این آقا علاقه مندم حالا نمیدونم چون تمام ایده آآل های منو داره این حس و دارم یانه؟
آقای نجفی خواهش میکنم کمک کنید کاملا سردرگمم از یه طرف این علاقه و شرایط ویژش من و وسوسه میکنه ازطرف دیگه این تفاوتها منو دل چرکینم میکن .خواهش میکنم راهنماییم کنید به نظرتون این ازدواج ,ازدواج موفقی هست یا نه؟
پاسخ :
سلام
1 - به شرطی که درک درستی از شرایط هم داشته باشید فکر نمی کنم مشکل چندانی داشته باشید . منظورم اینه که اون شما رو با روحیات و خواسته های یه دختر 24 ساله بپذیره و شما هم اون رو به عنوان یه مرد 33 ساله با روحیات خاص خودش قبول کنید . باید توان این رو داشته باشید که خودتون رو با هم سازگار کنید . پس اگه خواسته ها و انتظارات شما از زندگی خیلی با هم زاویه داره شاید بتونید مدتی از بعضی خواسته ها و انتظارات خودتون بگذرید ولی همواره این خطر وجود داره که خسته بشید . به عنوان مثال شما اهل مسافرت هستید و تقریبا هفته ای یک بار انتظار دارید که اون با شما به یه جایی بیاد . در مقابل ، اون اصلا اهل مسافرت نیست یا مسافرت های مورد دلخواهش محدود میشه به ایام عید و ... . طبیعی هستش که اگه شما به میل اون رفتار کنید بهتون سخت میگذره همین طور اگه اون بر خلاف میل باطنی با شما همراه بشه ، به اون هم سخت میگذره . پس ممکنه دیگه نتونید ادامه بدید .
2 - با هم از لحاظ اقتصادی تفاوت چشمگیری دارید . این هم مشکلات خاص خودش رو داره . به قول آقای فرهنگ شما موقع ازدواج باید به این فکر کنید که طرف مقابل من شاخه ای از یه درخت بزرگه . دو تا شاخه باعث میشن که دو درخت با هم ارتباط برقرار کنند .
اگه قرار نیست با هم رفت و آمد خانوادگی داشته باشید مشکل زیادی پیش نمیاد !!! ولی اگه ناگزیر از ارتباط هستید به تفاوت ها توجه کنید .
به این فکر کنید که مثلا وقتی خانواده ی اون می خوان به خونه ی پدری شما بیان ، برای این که به اصطلاح شان اونا حفظ بشه در یه شب پدر شما مجبوره که بالای 100.000 تومان خرج کنه .
در شب عروسی هدایای خانواده ی اون به شما طبیعتا باید میلیونی باشه ! خب اگه مثلا عموی شما در اون جمع یه هدیه زیر 500.000 تومانی بده ممکنه در بین اقوام شوهر شما یه حرفهای درگوشی زده بشه که خدای نکرده عموی شما شرمنده بشه .
البته درک و فهم آدم ها هم مهمه . پس در مورد این مسائل هم فکر کنید . باز ببینید انتظارهای مالی این دو خانواده چه قدر با هم متفاوت هستش . از ریز مسائل مطلع بشید . شاید از شانس شما ، اونا در عین مرفهی ، خاکی باشند و اصلا این نگرانی ها وجود نداشته باشه .
3 - تفاوت سطح تحصیلات دو خانواده هم ممکنه مشکل ساز بشه . الان به قربون صدقه رفتن ها توجه نکنید . دو سال بعد که رفتارتون عادی شد ممکنه این تفاوت سطح تحصیلات در بگو مگوهایی که با هم خواهید داشت تبدیل به یه پُتک در زندگی شما بشه . بله اگه ظرفیت نداشته باشه ممکنه به منظور تحقیر شما بحث تحصیلات خانوادگی رو به میون بکشه . ممکنه به شما بگه فامیل های من همه دکتر و مهندس و استاد دانشگاه و ... رفت آمد اون ور آب ... ! ولی فامیل های تو چی ؟! همه فلان و بهمان !
4 - در مورد حجاب و اعتقادات هم تفاوت اساسی دارید . اگه بعد از ازدواج به شما بگه که باید مثل خانواده ام باشی ، چه کار می کنی ؟! اگه اون اصرار کرد و شما انکار ، آیا این توان رو دارید که پوشش تون رو کنار نذارید ؟ اگه کنار نذاشتید و اون هم با شما بدرفتاری کرد می تونید تحمل کنید ؟ مقاومت شما تا کجاست ؟ حاضرید به خاطر حجاب ازش جدا بشید ؟!
الان ممکنه بگه هر طور راحتی . ولی شما به دو سال بعد فکر کنید . در بحث اعتقادات تحقیق کنید . اونا چقدر به مقدساتی که شما اعتقاد دارید احترام میذارن . به ماه رمضان و محرم فکر کنید . ممکنه اونا اعتقادشون این قدر ضعیف باشه که رعایت این چیزها رو نکنن .
پس قبل از تصمیم نهایی در مورد این چیزها هم فکر کنید .
5 - عدم اطلاع از خصوصیات اون اصلا خوب نیست . اگه هندوانه ای که خریدید سرخ و شیرین بود نوش جونتون ولی اگه کال بود چی ؟
اگه چند تا دوست دختر داره که هنوز ول کنش نیستند چی ؟ اگه با توجه به تفاوت هایی که دارید به طرف اونا کشیده شد چی ؟
پس قبل از جواب دادن ، حتما حتما در موردش تحقیق کنید .
وقتی با هم حرف می زنید خط قرمزهاتون رو مشخص کنید . منظور از خط قرمز مسائلی هستش که به هیچ وجه نمی تونید ازش بگذرید . مثلا خط قرمز شما پوشش شماست . یعنی شما حاضرید برای حفظ پوشش تا طلاق هم پیش برید . اگه اون پوشش شما رو نپذیرفت یعنی قصد داره از خط قرمز شما رد بشه .
خط قرمز اون مثلا این می تونه باشه که شما حق ندارید روی حرفش حرف بزنید . هر چی اون گفت باید بگید چشم . اگه شما این رو نمی پذیرید پس قصد دارید از خط قرمز اون عبور کنید .
اگه این خط قرمز ها از 3 تا بیشتر شد پس این ازدواج به صلاح نیست .
موفق باشید
یه خواستگاری برام اومده که از اقوام دور پدریم هستش و یه سری تفاوت هایی هست که من و نگران کرده . خواهش میکنم لطف کنید راجب تک تک سوالام جواب کامل بدید:
1-تفاوت سنی 8-9 سال من 24 سالم و ایشون هم 32-33 سالشونه به نظرتون این تفاوت سنی میتونه مشکل ساز بشه؟
2-تفاوت زیاد طبقاتی ما یه خونواده سطح متوسط هستیم ولی خانواده ایشون وضع مالی خیلی مرفهی دارن .به نظرتون این مشکل ساز میشه در صورتی که چون با هم نسبت دوری داریم از وضعیت زندگی ما خبر دارن؟
3-ایشون به غیر از مادرشون که خانه دار هستند بقیه اعضای خانواده تحصیلات عالیه دارن ولی ما در سطح معمولی هستیم و من لیسانس دارم به نظرتون با توجه به اینکه از ما شناخت دارند ممکن در آینده بابت این موضوع تحقیرم کنه؟
4-موضوع بعدی اینکه ما خونواده سنتی هستیم و مقیدبه حجاب (منظور از حجاب چادر نیستش همون مانتو روسری )و کلا من جلوی نا محرم ها حجابم و رعایت میکنم و خانواده ایشون زیاد حجاب براشون اهمیت نداره البته نکه بد بگردن مثلا عکسهایی که تو مسافرتهای خارج از کشورشون و گرفته بودن دیدم که حجاب نداشن
5-وآخریش اینکه من هیچ وقت دوست پسر نداشتم آدم مقیدی هستم نماز میخونم ولی اصلا آدم خشکه مذهبی نیستم و نگران این هستم که آدم معتقدی هست مثلا حلال و حروم سرش میشه ,ایمانش قوی هستو...البته همه ازش تعریف میکنن که پسر مودبیه ولی خب من از از خصوصیات اخلاقیش هیچ اطلاعی ندارم به نظرتون میشه بهش اعتماد کرد؟
و اینکه خونوادش منو براش در نظر گرفتن و ایشون هم قبول کردن مثل اینکه دلیل قبولیشونم پاک بودن(منطور دوست پسر نداشتن)و شناس بودن منه
آقای نجفی من از گذشته این آقا هیچ اطلاعی ندارم و از دوست دختر داشتن و کلا از روابطش اطلاعی ندارم خانواده تاییدش کردن که پسر خوبیه و دیگه اینکه من فکر میکنم به این آقا علاقه مندم حالا نمیدونم چون تمام ایده آآل های منو داره این حس و دارم یانه؟
آقای نجفی خواهش میکنم کمک کنید کاملا سردرگمم از یه طرف این علاقه و شرایط ویژش من و وسوسه میکنه ازطرف دیگه این تفاوتها منو دل چرکینم میکن .خواهش میکنم راهنماییم کنید به نظرتون این ازدواج ,ازدواج موفقی هست یا نه؟
پاسخ :
سلام
1 - به شرطی که درک درستی از شرایط هم داشته باشید فکر نمی کنم مشکل چندانی داشته باشید . منظورم اینه که اون شما رو با روحیات و خواسته های یه دختر 24 ساله بپذیره و شما هم اون رو به عنوان یه مرد 33 ساله با روحیات خاص خودش قبول کنید . باید توان این رو داشته باشید که خودتون رو با هم سازگار کنید . پس اگه خواسته ها و انتظارات شما از زندگی خیلی با هم زاویه داره شاید بتونید مدتی از بعضی خواسته ها و انتظارات خودتون بگذرید ولی همواره این خطر وجود داره که خسته بشید . به عنوان مثال شما اهل مسافرت هستید و تقریبا هفته ای یک بار انتظار دارید که اون با شما به یه جایی بیاد . در مقابل ، اون اصلا اهل مسافرت نیست یا مسافرت های مورد دلخواهش محدود میشه به ایام عید و ... . طبیعی هستش که اگه شما به میل اون رفتار کنید بهتون سخت میگذره همین طور اگه اون بر خلاف میل باطنی با شما همراه بشه ، به اون هم سخت میگذره . پس ممکنه دیگه نتونید ادامه بدید .
2 - با هم از لحاظ اقتصادی تفاوت چشمگیری دارید . این هم مشکلات خاص خودش رو داره . به قول آقای فرهنگ شما موقع ازدواج باید به این فکر کنید که طرف مقابل من شاخه ای از یه درخت بزرگه . دو تا شاخه باعث میشن که دو درخت با هم ارتباط برقرار کنند .
اگه قرار نیست با هم رفت و آمد خانوادگی داشته باشید مشکل زیادی پیش نمیاد !!! ولی اگه ناگزیر از ارتباط هستید به تفاوت ها توجه کنید .
به این فکر کنید که مثلا وقتی خانواده ی اون می خوان به خونه ی پدری شما بیان ، برای این که به اصطلاح شان اونا حفظ بشه در یه شب پدر شما مجبوره که بالای 100.000 تومان خرج کنه .
در شب عروسی هدایای خانواده ی اون به شما طبیعتا باید میلیونی باشه ! خب اگه مثلا عموی شما در اون جمع یه هدیه زیر 500.000 تومانی بده ممکنه در بین اقوام شوهر شما یه حرفهای درگوشی زده بشه که خدای نکرده عموی شما شرمنده بشه .
البته درک و فهم آدم ها هم مهمه . پس در مورد این مسائل هم فکر کنید . باز ببینید انتظارهای مالی این دو خانواده چه قدر با هم متفاوت هستش . از ریز مسائل مطلع بشید . شاید از شانس شما ، اونا در عین مرفهی ، خاکی باشند و اصلا این نگرانی ها وجود نداشته باشه .
3 - تفاوت سطح تحصیلات دو خانواده هم ممکنه مشکل ساز بشه . الان به قربون صدقه رفتن ها توجه نکنید . دو سال بعد که رفتارتون عادی شد ممکنه این تفاوت سطح تحصیلات در بگو مگوهایی که با هم خواهید داشت تبدیل به یه پُتک در زندگی شما بشه . بله اگه ظرفیت نداشته باشه ممکنه به منظور تحقیر شما بحث تحصیلات خانوادگی رو به میون بکشه . ممکنه به شما بگه فامیل های من همه دکتر و مهندس و استاد دانشگاه و ... رفت آمد اون ور آب ... ! ولی فامیل های تو چی ؟! همه فلان و بهمان !
4 - در مورد حجاب و اعتقادات هم تفاوت اساسی دارید . اگه بعد از ازدواج به شما بگه که باید مثل خانواده ام باشی ، چه کار می کنی ؟! اگه اون اصرار کرد و شما انکار ، آیا این توان رو دارید که پوشش تون رو کنار نذارید ؟ اگه کنار نذاشتید و اون هم با شما بدرفتاری کرد می تونید تحمل کنید ؟ مقاومت شما تا کجاست ؟ حاضرید به خاطر حجاب ازش جدا بشید ؟!
الان ممکنه بگه هر طور راحتی . ولی شما به دو سال بعد فکر کنید . در بحث اعتقادات تحقیق کنید . اونا چقدر به مقدساتی که شما اعتقاد دارید احترام میذارن . به ماه رمضان و محرم فکر کنید . ممکنه اونا اعتقادشون این قدر ضعیف باشه که رعایت این چیزها رو نکنن .
پس قبل از تصمیم نهایی در مورد این چیزها هم فکر کنید .
5 - عدم اطلاع از خصوصیات اون اصلا خوب نیست . اگه هندوانه ای که خریدید سرخ و شیرین بود نوش جونتون ولی اگه کال بود چی ؟
اگه چند تا دوست دختر داره که هنوز ول کنش نیستند چی ؟ اگه با توجه به تفاوت هایی که دارید به طرف اونا کشیده شد چی ؟
پس قبل از جواب دادن ، حتما حتما در موردش تحقیق کنید .
وقتی با هم حرف می زنید خط قرمزهاتون رو مشخص کنید . منظور از خط قرمز مسائلی هستش که به هیچ وجه نمی تونید ازش بگذرید . مثلا خط قرمز شما پوشش شماست . یعنی شما حاضرید برای حفظ پوشش تا طلاق هم پیش برید . اگه اون پوشش شما رو نپذیرفت یعنی قصد داره از خط قرمز شما رد بشه .
خط قرمز اون مثلا این می تونه باشه که شما حق ندارید روی حرفش حرف بزنید . هر چی اون گفت باید بگید چشم . اگه شما این رو نمی پذیرید پس قصد دارید از خط قرمز اون عبور کنید .
اگه این خط قرمز ها از 3 تا بیشتر شد پس این ازدواج به صلاح نیست .
موفق باشید
← مسائل خواستگاری (برای دختران) (۱۴۸ مطلب مشابه)
- ۱۷۹۴ بازدید توسط ۱۳۸۰ نفر
- شنبه ۳۰ فروردين ۹۳ - ۲۲:۳۷