سلام مدتیه که میخوام این دغدغه ی ذهنیم رو توی این سایت مطرح کنم اما همیشه یه چیزی مانع میشد 

18 سال و 6 ماهه از خدا عمر گرفتم از وقتی که به تکلیف رسیدم  دستورات دینی رو انجام می دادم اما گناه بزرگی که جدیدا درگیرم کرده چشم چرانیه ! 

خیلی با خودم با نفسم جنگیدم اما خب بیشتر اوقات هوای نفسه که پیروز میشه نمیدونم این درگیری روحی روانی رو چطور توصیف کنم .

بخدا در نماز هام احساس ندامت و شرمندگی دارم اما باز هم نمیتونم جلوی نگاهم رو بگیرم خیلی افسرده شدم شاید حدود یکسال پیش اصلا به نامحرم نگاه نمی کردم اما الان جسارتم برای گناه زیاد شده 

با این اوصاف بنظر شما برای کنترل چشم چه کار کنم چه راهکاری دارید که بتونم این خصلت رو از خودم دور کنم و بر هوای نفسم غلبه کنم البته گاهی اوقات از روی کنجکاویه گاهی اوقات به طور ناخودآگاه .

ولی باز حس گناه آزارم میده کمکم کنید . 


پاسخ :

سلام

 جوانی نزد عالمی آمد و از او پرسید:

من جوان کم سنی هستم اما آرزوهای بزرگی دارم و نمی توانم خود را از نگاه کردن به دختران منع کنم، چاره ام چیست؟

عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت به جای معینی ببرد و هیچ چیز از کوزه نریزد. و از یکی از شاگردانش درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند. 

جوان نیز شیر را به سلامت به مقصد رساند. و هیچ چیز از آن نریخت.

 وقتی عالم از او پرسید چند دختر را در سر راهت دیدی؟

جوان جواب داد: هیچ ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و در نزد مردم خوار و خفیف شوم. 

عالم هم گفت: این حکایت انسان مؤمن است که همیشه خداوند را ناظر بر کارهایش می بیند و از روز قیامت و حساب و کتاب بیم دارد.

منبع جواب : نامعلوم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)