من یه ساله ازدواج کردم یه بار مهمون مادر شوهرم بودیم و خواهر شوهرم هم اونجا بود.منو شوهرم یکم از هم دلخور بودیم .بعد شام شوهرم سر یه حرف کوچیک شروع کرد به داد و بیداد و فحش دادن و تحقیر کردن من .آخر سرم پیش خانوادش بهم گفت که از حسودی خواهرش میمیرم نه یکبار بلکه چند بار تکرار کرد.
بعد چند روز آشتی کردیم البته من با اینکه غرورم حسابی له شده بود اما پیش قدم شدم .الان رابطمون خوبه ولی مشکل اینجاست که خانواده شوهرم حرفاش رو باور کردن، دیدشون نسبت به من عوض شده من از اونا اصلا ناراحت نیستم بلکه از دست شوهرم دلخورم با اینکه میگیم میخندیم ولی هر وقت یاد اون شب میوفتم از زندگیم ناامید میشم.
شوهرم حتی یک بار هم ازم معذرت خواهی نکرد یک بار هم بهم گفت حقم بوده و هر چی گفته راست بوده. الان من با خانواده ش چیکار کنم چطور دیدشون رو درست کنم شوهرمو چطور متوجه اشتباهش کنم؟ بخدا من اصلا حسودی خواهرشو نمیکنم.چیکار کنم که دیگه این اتفاق تکرار نشه؟چرا شوهرم اینقد راحت تونست غرورمو بشکنه؟
پاسخ :
سلام
یکی از اشتباهات بزرگ بعضی از زن و شوهرها اینه که اختلافات خودشون رو مخفی نگه نمیدارن . مثلا شوهر عصبی بوده یه چیزی میگه ، زن هم اون رو میذاره کف دست خانواده اش ! یا بلعکس .
زن و شوهر در صورتی که بخوان خیلی زود اختلافات رو کنار میذارن و با هم خوب میشن ولی این اتفاق در خانواده های دو طرف ممکنه نیافته . زن اون عزت قبلی رو پیش خانواده ی شوهر نداره و دید خانواده ی زن هم نسبت به شوهر عوض میشه . خلاصه این که محبوبیت خودشون رو از دست میدن .
متاسفانه چنین مورد رو سراغ دارم که به خاطر همین گزارش دادن ها ، رابطه ی زن یا شوهر با خانواده ی همسر خراب شده . الان اون زن و شوهر ها با هم رابطه ی خوبی دارند ولی دید خانواده ها تغییر چندانی نکرده .
اگه موضوع مهمی هستش که به تنهایی از پس اون بر نمیاید و واقعا به خاطر رفتار همسرتون تحت فشار هستید بهتره با یه مشاور یا بزرگ فامیل مشورت کنید نه با خانواده ی خودتون . چون کمترین ضررش اینه که همسرتون از چشم خانواده ی شما می افته .
شوهر شما اشتباه بزرگی کردند که چنین مساله ای رو مطرح کردند . بر فرض هم که چنین موضوعی واقعیت داشته باشه . نباید اون رو فاش می کرد .
کاری که الان پیشنهاد می کنم انجام بدید اینه که هرگز پیش شوهرتون از خواهرش حرف نزنید . اگه حرف می زنید در مورد رفتارهای خوب اون باشه نه دارایی های اون . رفتارهای خوب خواهر شوهرتون رو بزرگ کنید مخصوصا اگه کاری برای شما انجام داده باشه . هر چند کوچک باشه مهم نیست . باید به شوهرتون بگید از اون رفتار خواهرت خیلی خوشم اومد . دیدی چطور کمکم کرد ؟ یا بچه مون رو می بوسید ؟ هرگز به خاطر چیزهایی که داره نگید خوش به حالش !
برای تغییر دادن دید خانواده ی شوهرتون هم پیشنهاد می کنم تبریک بگید ! مثلا اگه خواهر شوهرتون یه چیزی خرید شما اولین نفری باشید که بهش زنگ می زنید و تبریک میگید .
فرض کنید اون یه وسیله ای خریده باشه . بعد از تبریک در موردش از اون سوال کنید و اگه چیزی هستش که می تونید ازش استفاده کنید اون رو دست بگیرید و طرز کارش رو بپرسید .
مثلا اون یه گوشی جدید خریده . اول بهش تبریک بگید . بعد بگید گوشیت رو بده یه گاهی بکنم . از امکانات و کیفیت اون تعریف کنید و ...
اگه یه غذای خوشمزه یا باکلاسی پخته ، روش درست کردنش رو ازش بپرسید .
همه ی این رفتار یه طرف و راهنمایی خواستن از اون در مورد وسایلی که خودتون دارید هم یه طرف . فرض کنید یه چیزی از رایانه رو نمی دونید و اون در این زمینه اطلاعات داره ، اگه ازش راهنمایی بخواید دید اون نسبت به شما مثبت میشه .
پیشنهاد می کنم در مورد وسایل جدیدی که می خرید این کار رو نکنید چون ممکنه فکر کنه دارید به رخش می کشید . بذارید خودش بیاد اون رو ببینه یه مدت بعد بهش بگید من هنوز روش کارش رو به خوبی یاد نگرفتم ، تو می تونی کمکم کنی ؟
نکته ی آخر این که اگه بازم شوهرتون از اتفاقات زندگی شما چیزی به خانواده اش گفت این طور ازش گله کنید که من اشتباهات تو رو به خانواده ام نمی گم تو هم این کار رو نکن و منو پیش اونا ضایع نکن. بیا با هم حلش کنیم .
موفق باشید
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)
- ۲۳۶۴ بازدید توسط ۱۸۱۵ نفر
- پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۹۳ - ۲۰:۰۵