با سلام

من دختری ۱۹ ساله هستم که زمان زیادیه به پسر عمه‌ی ۲۳ ساله ام علاقه مندم. دقیقاً نمی دونم از چه زمانی ولی از وقتی خودم رو شناختم ایشون همیشه گوشه ذهن من بودند.

هر دو آدم‌های معتقدی هستیم با این حال بسیار صمیمانه برخورد می‌کنیم و این جور نیست که بگم دلیل علاقه ام به دو دلیله: 

دلیل اول اینه که که از بسیاری لحاظ مشابه من هستند! ما از اون جایی که رفت و آمد زیاد داریم همیشه با او در مورد خیلی موضوعات صحبت می‌کنم و هر دو متوجه میشیم شبیه همیم.

حتی هر دو طرفدار یک خواننده هستیم، و شاید باور کردنی نیست نمره پایان ترم حسابان ما هم یکی بود! # دلیل دوم اینه که ایشون بی منت همیشه حامی من بودن و توی لحظات سخت، همیشه بهم امید و انگیزه می‌دادند... چون میدونن به هنر (تدوین / نقّاشی / انیمیشن سازی) علاقه مندم و در راستای اون ها فعالیت می‌کنم همواره منو تشویق می‌کردند و قبولم داشتند.

البته می دونم همه این کارها رو بدون اینکه به من علاقه‌ای داشته باشند انجام دادند...من صد در صد مطمئن نیستم به من احساسی دارند یا نه امّا همیشه با این طرز تفکر پیش رفتم که علاقه‌ای که دارم یک طرفه است... 

همین صمیمی بودنه باعث شده تا حالا بهش اعتراف نکنم نمی‌ترسم ردم کنه چون کلاً انسان منطقی و بی خیالی هستم و مطمئنم بعد از رد شدنم نهایتاً یک ماه غمگین باشم (این به خاطر بی خیال بودنمه وگرنه احساسم بسیار راسخه) امّا می‌ترسم از دستش بدهم و دیگر همین رابطه صمیمانه هم نابود شود.. 

لطفاً به من نگویید بهش فکر نکنم چون او از هر لحاظی برای من مناسب است.. و متأسفانه واسطه‌ای هم ندارم.. چون فعلاً شرایط گفتن این قضیه به خانواده ام را ندارم... 

و حتی نگویید بهش مستقیم یا غیر مستقیم بگویم.. او اصلاً حتی از احساس من چیزی نمی‌داند.. من همیشه سرد جلوه می کردم مثل خودش

چه جوری می تونم نظرش را جلب کنم؟ 

 از پارسال مخاطب این سایت بودم و پست ها رو می خوندم. با تشکر از شما امروز به جمع این خانواده پیوستم. اگه میشه در حل مشکلم بهم کمک کنید ممنون




برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
جذب خواستگار دلخواه (۱۲۵ مطلب مشابه)