سلام...

من اومدم در یه موردی از شما مشورت بگیرم

من ۲۰ سالمه دانشجو یکی از رشته های خوب توی یکی از دانشگاه های شهر بزرگم و خوابگاهی هستم.. از نظر مالی هم خدا رو شکر وضع خوبی داریم.

از اخلاقم بخوام بگم که ساده و مهربونم و حتی بعضی از دوستان میگن که معلوم هست که ادم خاکی هستم.

من اولش که آمده بودم دانشگاه معتقد بودم که ثروت مامان و بابام چیزی هست که خودشون بدست اوردن نه من.. و اینکه بخوام با پول اون ها پز بدم یه جورایی احمقانه هست..

به خاطر همین تا یک مدّت طولانی ترم اول فقط با یکی دو تا مدل مانتو می رفتم دانشگاه..(که البته از نظر قیمت و مدل خیلی خوب بودن فقط تعدادش کم بود)

مشکل من از اینجا شروع شد که از همون اول دیدم بعضی از دخترها حتی از نظر مالی مثل من نیستن و خیلی پایین ترن (خانواده شون رو می شناختم)ولی این قدر هر روز لباس عوض می کردن برای اینکه تو چشم بیان و این قدر بر سر چیزهای الکی فخر فروشی می کردن که من واقعا در برابرشون احساس خجالت کردم و رفتم چند دست لباس دیگه هم خریدم..

یا اینکه حتی یکی از دخترها خونه شون نصف خونه ی ما هست این قدر با گوشی آیفونش عکس می ذاشت و زیورآلات فیک می پوشید و این قدر از خونه شون تو زاویه های مختلف عکس می گرفت که همه فکر می کردن این دختره خیلی پولداره و حتی یکی مثل منو اصلاً تحویل نمی گرفت چون فکر می کرد من فقیرم نمی دونست حداقل من هیچی هم که نداشته باشم قیمت طلاهام از گوشی اون بیشتره..و حتی متاسفانه بعضی ها شون آدم رو مسخره هم می کنن..
شاید فکر کنین که این مدل پز دادن فقط مربوط به دخترها هست ولی حتی پسران هم این قدر از گوشی و خونه و ماشین و سگ شون عکس می ذارن که واقعا نمی دونم منم باید با چیزهایی که دارم به این ها پز بدم؟ به نظرتون این کار درسته؟

احساس می کنم اگر این کار رو بکنم دیگه خود واقعیم نیستم...

و از طرفی بعضی از دخترها حتی همین الانم به خاطر چهره م رو و اخلاق خوبم بهم حسودی می کنن و میگن تو خیلی هوات بالاست و پسران همه ش به تو توجه می کنن(البته به خدا من اهل این چیزها نیستم)...

کسی تا به حال شرایط منو داشته که بتونه راهنماییم کنه که بی خیال شم چون واقعا خیلی فکرم رو درگیر کرده و کلی انرژی ازم می گیره..

حتی این قدر یه بار حرصم گرفته بود از کارها شون که به این فکر کردم که بابام رو راضی کنم برام ماشین بخره ببرم دانشگاه برای گرفتن حال شون ولی خوب با خودم می گم شاید بابام راضی نشه که من ماشین ببرم شهر دیگه و از طرفی هم به نظرم من توان و حوصله چشم و هم چشمی کردن با اون ها رو ندارن..


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
فرهنگ حضور در فضای مجازی (۱۳ مطلب مشابه)