سلام شبتون به خیر
طاعات و عبادات قبول
من در حال حاضر مجرد و در آستانه ۲۹ سالگی هستم. من تا حدود ۲ سال پیش نسبت به ازدواج شوق و اشتیاق داشتم و دوست داشتم هر چه سریعتر ازدواج کنم. امّا اون موقع درآمد قابل توجهی نداشتم و نمیتوانستم از پس مخارج زندگی بربیام.
امّا دو سه سالی هست که با تلاش و کوشش و با لطف خدا کار و شغلم ثابت شده و جا افتاده تر شدم. امّا با این وجود نسبت به ازدواج بی تفاوت شدم. با اینکه روزانه حدود ۱۰ ساعت مشغول کار هستم و صبح تا شب مشغول برنامه ریزی برای کار و شغل هستم امّا روز به روز نسبت به ازدواج بی تفاوت تر میشم به گونهای که حتی خانواده م و خصوصاً مادرم حرفی از خواستگاری میزنند بحث رو عوض میکنم.
فکر میکنم که اگر ازدواج کنم یعنی آزادی عمل ندارم و آدم بسته ای میشم، فکر میکنم که اگر ازدواج کنم از خانواده و اطرافیان دور میشم و باید اون ها را فراموش کنم.
زمانی که از سر کار بر میگردم تنها چیزی که به من آرامش میده خواب کافی است. قبلاً وقتی زن و شوهری رو میدیدم قند تو دلم آب میشد و خودم رو در چنین موقعیتی تصور میکردم امّا الآن کل ذهن من شده کار و پیشرفت کاری.
لطفاً شما کابران عزیر بگین که کسی چنین تجربهای مثل من داره و برای رفع این مشکل باید چه کار کرد؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۲۲۶۲ بازدید توسط ۱۷۶۷ نفر
- جمعه ۲۶ فروردين ۰۱ - ۱۴:۰۸