سلام وقت بخیر
خلاصه بهتون بگم من توی یه هتل مشغول به کار بودم و حسابدار اون جا بودم، به یکی از خانمهای پذیرش علاقه مند شدم حقیقتش علت علاقه م این بود که دختر سر به زیر و ساکتیه سرش تو لاک خودشه، اهل شوخی هست و واقعاً هم به چشم دیدم.
متأسفانه پدرش چندین ساله که فوت کرده دو تا دختر دو قلو هستن تا حدودی هم پولدارن ماشین و خونه و ... از من وضعش خیلی خیلی سرتره خیلی بیشتر، من نه ماشین دارم نه پول آنچنانی مگر اینکه با حقوق ۶ تومن هی بخوام پول جمع کنم.
حالا بگذریم ...
بهش ابراز علاقه کردم دیدم واقعاً بی میل نیست به من، منم طی چند هفته که گذشت بهش گفتم من این چنین شرایطی دارم تو هم حق انتخاب داری، و ازش پرسیدم چه انتظاری از من داری در کمال ناباوری گفت هیچ انتطاری ندارم اخلاقت برام مهمه صداقت و ...
البته امتیاز خیلی مثبتم پیش اون قد بلندم و چهارشونه بودنم هست، از خودم تعریف نکنم حقیقتش خوشتیپ بودنم.
سرتون رو درد نیارم اون به من بی میل نیست و واقعاً تا الآن بهتر بوده من دیگه از هتل خارج شدم و قراری باهاش نداشتم که از عمد هم این کار رو کردم چون هدفم اینه ابتدا جزئیات اخلاقیش بدستم بیاد همین علایق و... بعد برای دیدنش اقدام کنم
ازش فرصت خواستم تا یک سال یا دو سال فرصت بهم بده اون هم داده خدایی امّا ترسم از اینه که چه جوری نگهش دارم، علاقه مهمه درست، ولی این هم در نظر دارم اوصاع مملکتم واقعاً زیاد جالب نیست، خدایی اون هم زیاده خواه نیست مشخصه پولکی نیست واقعاً خاکیه.
حالا از شما دوستان می خوام راهنماییم کنید اگر تجربهای دارید حرفی هست بهم بگین
ممنوم از توجه زیبای شما
← رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۰۴۰ بازدید توسط ۱۶۲۶ نفر
- چهارشنبه ۱۸ خرداد ۰۱ - ۱۴:۳۹